پايان نامه بررسي رابطه بين سرمايه فكري و عملكرد مالي شركتهاي موجود در بازار سرمايه ايران

چكيده:

سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتني بر دانش هستند ، اقتصادي كه در آن دانش و دارايي هاي نامشهود به عنوان مهمترين مزيت رقابتي سازمانها شناخته شده است . يكي از اجزاي دارايي نامشهود سرمايه فكري مي باشد كه تاثير مهمي بر عملكرد و پياده سازي استراتزيك سازمان دارد از اين رو  شناسايي ، اندازه گيري و مديريت سرمايه فكري داراي اهميت خاصي است  و منجر به مشاهده ارزش واقعي سازمان ها مي شود.

براي سنجش سرمايه فكري طبقه بندي هاي مختلفي ارايه شده است كه يكي از اين طبقه بندي ها توسط پاليك[1] به نام (ارزش افزوده سرمايه فكري)[2] مطرح شده كه از سه جزء كارايي سرمايه فيزيكي، كارايي  سرمايه انساني و كارايي سرمايه ساختاري مي باشد. در اين پژوهش ابتدا براساس مدل (ارزش افزوده سرمايه فكري) ، ارزش سرمايه فكري شركتهاي  پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي دوره زماني 7 ساله 1380 الي 1386 محاسبه و سپس ارتباط بين مولفه هاي سرمايه فكري و بازده مالي شركتها مورد ارزيابي قرار گرفته است. جهت محاسبه عملكرد مالي از هشت شاخص عملكرد مالي مالي در پنج گروه معرف ارزش بازار ، سودآوري، فعاليت ، بازده سرمايه ، مبتني بر ارزش آفريني استفاده شده است.در تحقيق حاضر ، روش آماري استفاده شده جهت تجزيه و تحليل داده ها ، رگرسيون چند گانه و ضرايب همبستگي مي باشد. نمونه انتخابي شامل 73 شركت بصورت پيوسته براي بازه زماني 7 ساله بوده كه اندازه شركت بعنوان متغير كنترلي در نظر گرفته شده است.

يافته ها حاكي از رابطه معنادار مثبت بين سرمايه فكري و عملكرد مالي شركتها و تاثير مثبت اندازه شركت بر روي سطوح برخورداري از سرمايه فكري و عملكرد مالي مي باشد. باتوجه به اين نتايج مي توان توجه مديران ، سهامداران ، سرمايه گذاران و ساير گروه هاي ذينفع را به منابع و توانمنديهاي درون سازماني جلب و بهره گيري از اين مدل براي كسب بازده مالي بالاتر و دسترسي به ارزش واقعي شركتها ،پيشنهاد كرد. 

وازه هاي كليدي: سرمايه فكري ،عملكرد مالي ،اندازه شركت ،رگرسيون چندگانه، بورس اوراق بهادار تهران

 مقدمه:

با ورود به اقتصاد دانشي، دانش در مقايسه با ساير عوامل توليد مانند زمين ، سرمايه ، ماشين آلات و...  از ارجحيت بيشتري برخوردار شده است . بطوري كه در اقتصاد ، دانش به عنوان مهمترين عامل توليد محسوب مي شود و از آن به عنوان مهمترين مزيت رقابتي سازمان ها ياد مي شود . همچنين با پيشرفت سريع تكتولوژي برتر ، بويژه در زمينه ارتباطات ، كامپيوتر و مهندسـي بيولوژي ، از دهه 70 الگوي رشد اقتصادي جهان بطور اساسي تغيير كرد و به دنبال آن ،  دانـش به عنوان مهمتـرين سرمايه جايگزين سرمايه هاي پولــي و فيزيكي شد (چن و همكاران ،2005،ص388) [3] .  يكي از ويژگي هاي دانش اين است كه نامشهود است يعني غيرقابل لمس و غير محسوس است و ارزشگذاري و اندازه گيري آن خيلي سخت و منمودار است در صورتي كه درگذشته سازمان ها با استفاده از روش هاي حسابداري قادر بودن تا ارزش و اندازه توليد خود را به طور كامل محاسبه كنند ولي امروزه اين روش حسابداري داراي كارايي لازم نيستند. دانش به عنوان يكي از مهمترين اجزاي دارايي هاي نا مشهود محسوب مي شود اگر در گذشته بيشتر دارايي هاي سازمان ها مشهود بودند ولي امروزه قسمت اعظم دارايي هاي سازمان ها نامشهود هستند (ساليوانو همكاران،2002،ص9) [4]  .

[1]-Pulic

[2]-Vaic

[3]- Chen et al,2005,p388.

[4] -Sullivan,2002,p9

فهرست

چكيده: 1

مقدمه: 2

فصل اول:كليات تحقيق

1-1)مقدمه 4

2-1) بيان مسئله تحقيق. 5

3-1) چارچوب نظري. 7

4-1 ) اهميت وضرورت پژوهش.. 8

5-1) اهداف پژوهش.. 9

1-5-1) اهداف علمي تحقيق. 9

2-5-1)اهداف كاربردي تحقيق. 10

6-1 )فرضيه هاي تحقيق. 10

7-1) تعاريف واژه ها واصطلاحات  پژوهش : 11

فصل دوم :مروري بر ادبيات تحقيق

1-2- مقدمه 16

2-2 ) بخش اول : نظريه هاي مربوط به سرمايه فكري. 18

1-2-2 ) تعاريف مختلف سرمايه فكري. 20

3-2)بخش دوم : مدل هاي طبقه بندي سرمايه فكري. 21

1-3-2) ادوينسون و مالونه  22

2-3-2)روس و همكارانش.. 23

3-3-2) بونتيس.. 23

4-3-2) بروكينگ... 24

5-3-2) سويبي. 25

6-3-2) استوارت.. 26

7-3-2) يوستك و همكارانش.. 26

8-3-2) پتي. 27

9-3-2) چن و همكارانش.. 27

10-3-2) پتي و گويتر. 29

11-2-2) هانناس و لوونداهل. 30

12-3-2) طبقه بندي مر و اسچوما 32

13-3-2) ليم و داليمور. 32

14-3-2) طبقه بندي نورتون و كاپلان. 33

15-2-2) طبقه بندي كنفدراسيون اتحاديه هاي تجاري دانمارك. 33

4-2)بخش سوم: روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري: 34

1-4-2) طبقه بندي روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري. 34

1-1-4-2) ارزش افزوده اقتصادي: 35

2-1-4-2) كارت نمره متوازن: 35

3-1-4-2) ترازنامه نامرئي: 36

4-1-4-2) كنترل دارايي هاي ناملموس: 36

5-1-4-2) روش جهت يابي تجاري اسكانديا: 37

6-1-4-2) شاخص سرمايه فكري: 37

7-1-4-2) نرخ بازده دارايي ها : 38

8-1-4-2) روش تشكيل سرمايه بازار: 38

9-1-4-2) كارگزار تكنولوژي : 39

10-1-4-2) روش سرمايه فكري مستقيم: 39

11-1-4-2) روش هاي مالي و مراحل اندازه گيري مالي سرمايه فكري: 40

12-1-4-2) مدل مديريت سرمايه فكري. 40

13-1-4-2) كيوي توبين 42

14-1-4-2) هوش سرمايه انساني. 43

15-1-4-2) مدل كارگزار فناوري. 43

16-1-4-2)روش ارزشگذاري جامع. 44

2-4-2) ارزيابي تحليلي – تطبيقي و مدل هاي سنجش سرمايه فكري. 44

3-4-2) طبقه بندي شيوه هاي اندازه گيري سرمايه فكري از ديد كلاينت و دارن. 46

1-3-4-2) روش هاي محاسبه مستقيم سرمايه فكري. 46

2-3-4-2) روش هاي برآورد ارزش بازاري سرمايه 46

3-3-4-2) روش هاي برگشت دارايي ها 46

4-3-4-2) روش هاي كارت امتياز. 47

5-2) نحوه محاسبه سرمايه فكري (با استفاده از مدل پاليك) و شاخصهاي عملكرد مالي شركتها 53

1-5-2) محاسبه سرمايه فكري با استفاده از مدل پاليك. 53

2-5-2)  شاخصهاي عملكرد مالي. 55

6-2) بخش پنجم: سوابق تحقيق. 65

1-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در داخل. 65

2-6-2) پژوهش هاي مشابه انجام شده در خارج از كشور. 71

3-6-2) تفاوت تحقيق حاضر با تحقيقات مشابه داخلي. 76

فصل سوم :روش اجراي تحقيق

1-3 )مقدمه 79

2-3) روش تحقيق. 79

3-3) قلمرو تحقيق. 80

4-3 )روش هاي گردآوري اطلاعات.. 80

5-3 )ابزارگردآوري اطلاعات.. 81

6-3) مدل مفهومي تحقيق. 82

6-3 )جامعه  آماري تحقيق. 83

7-3) آزمون فرضيه ها 84

8-3) روش تجزيه و تحليل داده ها 85

1 -8-3) آزمون همبستگي. 85

2-8-3 )رگرسيون چندگانه 86

3-8-3 ) آزمون نرمال بودن (كولموگروف- اسميرنوف) 86

4-8-3 ) آزمون خود همبستگي(دوربين –واتسن) 87

5-8-3 )چند هم خطي 87

9-3 )شيوه اندازه گيري متغيرهاي پژوهش : 88

10-3 ) متغير هاي تحقيق : 97

فصل چهارم :تجزيه و تحليل داده ها

1-4) مقدمه 99

2-4 )شاخص هاي توصيفي متغيرها 100

3-4) روش آزمون فرضيه هاي تحقيق. 102

1-3-4) بررسي اعتبار مدل. 103

4-4) تجزيه و تحليل فرضيه هاي تحقيق. 104

1-4-4) بررسي فرض نرمال بودن متغيرهاي وابسته: 105

2-4-4) تجزيه و تحليل فرضيه اول: 106

1-2-4-4 )آزمون فرضيه فرعي اول : 107

2-2-4-4) آزمون فرضيه فرعي دوم : بين مولفه هاي سرمايه فكري و نسبت Tobin q شركت از شاخصهاي ارزش بازار رابطه وجود دارد. 111

3-2-4-4 )آزمون فرضيه فرعي سوم : بين مولفه هاي سرمايه فكري و نسبت  ارزش بازارهر سهم به عايدي(P/E) شركت از شاخصهاي ارزش بازار رابطه وجود دارد. 114

4-2-4-4) آزمون فرضيه اصلي اول : ارتباط معني داري بين مولفه هاي سرمايه فكري وشاخصهاي ارزش بازار بعنوان شاخص عملكرد مالي شركت وجود دارد. 119

3-4-4)فرضيه اصلي دوم : ارتباط معني داري بين مولفه هاي سرمايه فكري ونسبت سودآوري  بعنوان شاخص عملكرد مالي شركت  وجود دارد. 120

4-4-4 )آزمون فرضيه اصلي سوم : ارتباط معني داري بين مولفه هاي سرمايه فكري و نسبت هاي فعاليت بعنوان شاخص عملكرد مالي شركت وجود دارد. 124

5-4-4) آزمون فرضيه اصلي چهارم: ارتباط معني داري بين مولفه هاي سرمايه فكري و نسبتهاي بازده سرمايه بعنوان شاخص عملكرد مالي شركت وجود دارد. 128

1-5-4-4) آزمون فرضيه فرعي چهارم: بين  مولفه هاي سرمايه سرمايه فكري و شاخص ROE  از معيارهاي بازده سرمايه رابطه وجود دارد. 128

2-5-4-4 )آزمون فرضيه فرعي پنجم : بين  مولفه سرمايه سرمايه فكري و شاخصASR از معيارهاي بازده سرمايه رابطه وجود دارد . 132

3-5-4-4) نتيجه آزمون فرضيه اصلي چهارم : ارتباط معني داري بين مولفه هاي سرمايه فكري و نسبتهاي بازده سرمايه بعنوان شاخص عملكرد مالي شركت وجود دارد. 136

6-4-4 )آزمون فرضيه اصلي پنجم:ارتباط معني داري بين مولفه هايسرمايه فكري و شاخص مبتني برارزش آفريني EVAبعنوان معيارنوين عملكرد مالي شركت وجود دارد. 137

7-4-4 )آزمون فرضيه اصلي ششم : بين اندازه شركت  باميانگين سرمايه فكري و عملكرد مالي رابطه معني داري  وجود دارد. 142

8-4-4 )خلاصه نتايج آزمون فرضيه ها 144

فصل پنجم :نتيجه گيري و پيشنهادات

1-5 )مقدمه 146

2-5) ارزيابي و تشريح نتايج آزمون فرضيه ها طبق شرايط متغيرها 146

1-2-5 )نتيجه فرضيه فرعي اول 147

2-2-5) نتيجه فرضيه فرعي دوم 147

3-2-5 )نتيجه فرضيه فرعي سوم 148

4-2-5 )نتيجه فرضيه اصلي اول. 149

5-2-5 )فرضيه اصلي دوم 149

6-2-5) نتيجه فرضيه اصلي سوم 150

7-2-5)فرضيه اصلي چهارم 150

8-2-5 )نتيجه فرضيه فرعي چهارم 151

9-2-5)فرضيه فرعي پنجم 151

10-2-5) نتيجه فرضيه اصلي چهارم 152

11-2-5 )نتيجه فرضيه اصلي پنجم 152

12-2-5 )نتيجه فرضيه اصلي ششم: 153

3-5 )نتيجه گيري كلي تحقيق. 154

4-5) پيشنهادهايي مبتني بريافته هاي تحقيق. 154

5-5 )پيشنهادهايي براي تحقيق هاي آتي. 155

6-5 )محدوديت هاي تحقيق. 155

پيوست ها

پيوست الف) اسامي شركتهاي نمونه انتخاب شده و ميانگين سرمايه فكري محاسبه شده: 158

پيوست ب) خروجي هاي آماري از نرم افزار SPSS. 161

منابع و ماخذ

منابع فارسي: 174

منابع لاتين: 176

پايان نامه قابليت نسبتهاي مالي درپيش بيني ورشكستگي شركتهاي عدم تاديه تسهيلات اعطائي بر اساس مدل آلتمن

چكيده:

يكي از عمده ترين ريسك هاي كه بانك ها با آن روبرو است ريسك اعتباري يا ريسك ناتواني در بازپرداخت مي باشد در سيستم بانكي ايران تجهيز منابع و تخصيص آن در قالب تسهيلات مالي كماكان اصلي ترين وظيفه بانك هاست كه نرخ سود تسهيلات اعطائي فراتر از سياستهاي اقتصادي در بخش هاي مختلف اقتصاد مورد استفاده قرار مي گيرد و اين امكان كه ريسك عدم بازپرداخت تسهيلات از طريق نوسانات نرخ سود جبران مي شود تا حد زيادي از بانك هاي اعطا كننده تسهيلات سلب شده است.

 در صورتي كه بتوان از طريق سنجش مدل احتمال وقوع آن پيش بيني شود احتمال از به هدر رفتن ثروت در قالب سرمايه فيزيكي و انساني جلو گيري بعمل مي آورد .

بهمين دليل پژوهشگر تصميم به انجام پژوهشي در زمينه پيش بيني وضعيت مالي شركتهايي عدم تاديه تسهيلات اعطاي بانك ها كه درآينده با ورشكستگي روبرو خواهند شد.براي انجام اين پژوهش دو فرضيه ارائه شده است.

فرضيه اول: مدل تعديل شده آلتمن توانايي طبقه بندي شركتها را به دو گروه موفق(تداوم فعاليت) و ناموفق (ورشكستگي) دارد.

فرضيه دوم: پيش بيني ورشكستگي مدل تعديل شده آلتمن از روي اطلاعات يكسال قبل قوي تر از اطلاعات دو سال قبل است.

براي آزمون فرضيات از شركت هاي ورشكسته ادراه امور تصفيه ورشكستگي و شركتها غير ورشكسته شامل شركتهاي برتر بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گرديد و با استفاده از روش آماري تحليل تمايزي چندگانه[1] فرضيه اول مورد آزمون قرار گرفت و در نتيجه مدل تعديل شده آلتمن توانايي طبقه بندي شركت ها را به دو گروه ورشكسته و غيرورشكسته را دارد. براي آزمون فرضيه دوم ازآزمون فرض مقايسه نسبت موفقيت در دو جامعه مورد آزمون قرار گرفت.   در نتيجه ميزان پيش بيني بر اساس اطلاعات يك سال قبل از ورشكستگي به صورت معناداري قويتر از اطلاعات دو سال قبل از ورشكستگي بوده است.

مقدمه:

رشد سريع وفزاينده علوم و تكنولوژي در عصر حاضر سبب پيچيدگي روابط انسانها به ويژه روابط اقتصادي  وتجاري نسبت به گذشته گرديده است پيشرفت علم وتكنولوژي، اقتصاد و تجارت را وارد مرحله تازه اي گردانيده، بطوري كه شركت و بنگاه هاي اقتصادي كوچك گذشته تبديل به شركتهاي سهامي عام و حتي شركتهاي چند مليتي در سرار دنيا گرديده است.

اين تغير شكل اقتصاد و تجارت باعث گرديد از يك سو شركت هاي كوچك از دور رقابت خارج شوند از سوي ديگر شركت هاي بزرگي كه توان رقابت با ديگر شركت هاي هم صنعت خود را نداشتند. با مشكل بحران مالي ودر نهايت ورشكستگي مواجه نمايد. از طرف ديگر اعطاي تسهيلات بخش مهمي از عمليات بانك ها را تشكيل مي دهد. در واقع بانكها مي تواند با عمليات اعتباري خود و ايجاد سرمايه مالي براي بخش هاي مختلف اقتصادي از تامين كنندگان اصلي منابع مالي شركت ها باشد.

عوامل مذكور منجر به نگراني بانك ها به عنوان تامين كننده منابع مالي شركت ها گرديد زيرا در واقع بانك ها:

اولاا: خود قادر به كنترل ونظارت مستقيم  بر شركت نبودند.

ثانيا: نمي توانستند وضعيت مالي شركت ها را در آينده پيش بيني نمايند.

در اين مرحله تحليل گران مالي به ياري بانك ها آمدند. آنان با استفاده از روشهاي مختلف به ارزيابي سهام شركت ها و تجزيه وتحليل وضعيت مالي شركت ها در آينده پرداختند.

نسبتهاي مالي يكي از ابزارهاي مهم در پيش بيني ورشكستگي شركت ها محسوب مي گردد. بر همين اساس محققين مختلف در سالهاي گذشته از جمله بيور در سال1966، آلتمن 1968،اوهلسان 1980 ،زاوگين 1985 و....، با استفاده از نسبتهاي مالي گوناگون به پيش بيني وضعيت مالي آتي شركت ها پرداختند و هر كدام از آنها نيز به نتايجي دست يافتند.

[1] - Multi Discriminant Analysis

فهرست

چكيده: 4

مقدمه: 4

فصل اول: كليات تحقيق

1-1 مقدمه 4

2-1 تاريخچه مطالعاتي. 4

3-1 بيان مسئله: 4

4-1 چهار چوب نظري: 4

5-1 اهداف تحقيق: 4

6 ـ1 اهميت تحقيق: 4

7-1 حدود مطالعاتي: 4

1-7-1قلمرو مكاني. 4

2-7-1 قلمرو زماني. 4

3-7-1 قلمرو موضوعي. 4

8-1 فرضيه يا سؤال تحقيق: 4

9-1 تعاريف ، مفاهيم و واژگان تحقيق: 4

فصل دوم: مروري بر ادبيات تحقيق

1-2 مقدمه 4

2-2 گفتار اول: ارتباط بين سيستم هاي حسابداري،اطلاعات حسابداري و تصميم گيرندگان. 4

1-2-2 اطلاعات حسابداري و تصميم گيري: 4

2-2-2 نقش اطلاعات در تصميمات سرمايه گذاري: 4

3-2-2 فرايند تصميم گيري سرمايه گذاران: 4

3-2 گفتار دوم:ورشكستگي،تداوم فعاليت و قوانين و مقررات مربوطه 4

1-3-2 تعاريف ناتواني مالي. 4

2-3-2 طبقه بندي هاي مرسوم ورشكستگي: 4

1-2-3-2 ورشكستگي از نظر حسابداري: 4

3-3-2 ورشكستگي در حقوق ايران: 4

4-3-2 قوانين ورشكستگي در ساير كشورها 4

5-3-2 عوامل ورشكستگي. 4

6-3-2 تداوم فعاليت : 4

7-3-2 فرض تداوم فعاليت: 4

8-3-2خطر برقرار نبودن فرض تداوم فعاليت.. 4

4-2گفتار سوم:پيش بيني، مدل يا الگو و ابزارهاي مالي (نسبتهاي مالي) پيش بيني. 4

1-4-2پيش بيني. 4

2-4-2 هدف پيش بيني: 4

1-2-4-2 تكنيك هاي پيش بيني. 4

3-4-2الگو (مدل) 4

4-4-2 مدل هاي پيش بيني. 4

5-4-2مدل تجزيه و تحليل مميزي: 4

6-4-2ويژگي هاي يك الگوي خوب.. 4

7-4-2 ابزارهاي مالي مورد استفاده در مدلهاي پيش بيني. 4

8-4-2 اهداف تجزيه و تحليل صورتهاي مالي. 4

9-4-2 نسبتهاي مالي. 4

5-2گفتار چهارم: تسهيلات اعطايي(تخصيص منابع) ، انواع تسهيلات اعطايي و ريسك اعتباري  4

1-5-2 مفهوم تخصيص منابع. 4

2-5-2 انواع تسهيلات: 4

3-5-2 اهميت و نقش وصول مطالبات.. 4

4-5-2 طبقه بندي مطالبات بانك... 4

5-5-2 فرايند وصول مطالبات.. 4

6-5-2 تعريف ريسك... 4

7-5-2مديريت ريسك... 4

8-5-2 انواع ريسك... 4

9-5-2 مفاهيم و مباني ريسك اعتباري. 4

6-2گفتار پنجم: سوابق مطالعات ورشكستگي و پيشينه تحقيق. 4

1-6-2 سوابق تحقيق: 4

فصل سوم: روش‌ اجراي تحقيق

1-3 مقدمه 4

2-3 روش تحقيق: 4

3-3 روش جمع آوري اطلاعات.. 4

4-3 متغيرهاي تحقيق. 4

5-3 جامعه آماري. 4

6 ـ3 روش هاي آماري براي تجزيه و تحليل اطلاعات.. 4

7 – 3 مراحل آزمون فرضيه ها: 4

فصل چهارم: تجزيه و تحليل داده‌ها

1-4 مقدمه‏ 4

2-4 داده هاي خام و محاسبه متغيرهاي تحقيق : 4

3-4 تحليل يافته ها: 4

4-4 تحليل و آزمون فرضيه ها: 4

فصل پنجم: نتيجه‌گيري و پيشنهادات

1-5 مقدمه 4

2-5  نتايج تحقيق : 4

5- 3 پيشنهادات تحقيق : 4

1-3-5 گروه اول :پيشنهادات ناشي از نتايج تحقيق. 4

2-3-5 گروه دوم : پيشنهادات جهت تقيقات آتي. 4

4-5 محدوديتهاي تحقيق: 4

پيوست ها

پيوست Aنسبتهاي مالي. 4

پيوست Bمحاسبات كامپيوتري. 4

منابع و ماخذ

منابع فارسي: 4

منابع لاتين: 4

چكيده لاتين. 4

پايان نامه بررسي عوامل اثر گذار بر سلامت نوزاد(عمدتا وزن تولد)

مقدمه:

محيط اجتماعي  و اقتصادي زائيده روابط متقابل اجتماعي، اقتصادي و مناسبات اقتصادي ميان افراد يك جامعه ميباشد. روابط اجتماعي در سطوح وسيع موجد نهادهاي اجتماعي خواهد بود.نهادها به نوبه خود جهت بقاء هر جامعه بوجود مي آيد وساخت يك اجتماع را شكل ميدهد. جوامع متعدد بشري داراي خصوصيات فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، جغرافيايي و ژنتيكي خاص خود ميباشند.هر گونه مطالعه اي كه درباره انسان صورت گيرد بايد در چارچوب زماني مكاني مشخص انجام پذيرد.چرا كه جوامع در حال تحول دائمي هستند.انسان به عنوان موجودي اجتمايي كه در جامعه داراي روابط متقابل متعددي است واز محيط اجتمايي ،اقتصادي تاثير ميپذيرد وتاثير ميگذارد مورد مطالعه علوم متعددي از جمله علم انسان شناسي زيستي قرار گرفته است. مراد از انسان شناسي زيستي مطالعه خصوصيات زيستي وبدني تكامل وتحول انسان و اختلافات زيستي موجود ميان انسانها است.اين علم به مطالعه منشا تغييرات وتفاوتهاي موجود ميان افراد يك گروه از يك طرف و ميان گروهها و جمعيتهاي انساني از طرف ديگر ميپردازد.درانسان شناسي زيستي مطالعه اختلافات موجود ميان انسانها با توجه به رشد ونمو و اختلافات تشريحي امري ضروري است و مقايسه وضع فيزيولوژيك، متابوليك و بيوشيميك بدن در گروههاي مختلف انساني نيز انجام ميشود. انسان شناسي زيستي همچنين تفاوت اندازه هاي بدن را در ميان افراد مختلف از يكطرف وميان گروههااز طرف ديگر مطالعه ومقايسه ميكند.مطالعه خصوصيات زيستي و بدني را با توجه به مطالعات علوم انساني و اجتمايي انجام ميدهد.

باتوجه به مطالب بيان شده روشن ميگردد كه آنچه در اين تحقيق در پي آن هستيم بررسي تفاوت خصوصيات كمي در نزد افراد مختلف با توجه به شرايط محيطي متفاوت از جمله شرايط مربوط به مادر، محيط خانوار،سن ازدواج،رابطه خويشاوندي وغيره ميباشد.بدين منظور با مطالعه كليه منابع علمي در دسترس و شناسايي ويژگيهاي جمعيتي و بهداشتي مادران و نوزادان، مطالب طبقه بندي شده و بر اساس آن متغير هاي تحقيق شناسايي شد و فرضيه هاي مورد نظر ارائه گرديد و سپس اقدام به جمع آوري اطلاعات جهت آزمون فرضيه ها شده است .گزارش و ارائه اين پژوهش در پنج فصل به شرح ذيل تهيه و تنظيم شده است :

فصل اول در برگيرنده مقدمه ،بيان مساله ،اهميت و ضرورت ،اهداف تحقيق و تعريف مفاهيم و متغيرها ميباشد .فصل دوم شامل چهارچوب تئوريك و پيشينه تحقيق ميباشد.فصل سوم روش شناسي شامل معرفي متغيرهاوارائه فرضيه هاي تحقيق ،تعيين نمونه و جامعه آماري ،روشهاي نمونه گيري ،نحوه جمع آوري اطلاعات وچگونگي استخراج آنها بحث ومعرفي شده است  .فصل چهارم به يافته هاي تحقيق ميپردازد كه به سه بخش جداول مربوط به  ويژگيهاي بهداشتي و جمعيتي مادران (توصيفي) ،جداول مرتبط با ويژگيهاي بهداشتي نوزادان(توصيفي) و جداول ارتباط بين ويژگيهاي جمعيتي و بهداشتي مادران با ويژگيهاي بهداشتي نوزادان (استنباطي )تقسيم بندي شده است .فصل پنجم به بحث و نتيجه گيري و ارائه پيشنهادها بر اساس يافته هاي تحقيق پرداخته ونتايج تئوريك و عيني تحقيق حاضر مورد بحث و بررسي قرار گرفته است .در پايان گزارش،منابع و ماخذ مورد استفاده در تحقيق آمده است.

فهرست مطالب

عنوان                                                                                               صفحه                           

فصل اول(كليات)

مقدمه

بيان مساله.........................

ضرورت و اهميت تحقيق..................

اهداف بررسي........................

تعريف مفاهيم.......................

      فصل دوم(بررسي و نقد منابع)

 مقدمه ............................

سابقه و پيشينه مطالعات انجام شده در

 ايران و خارج از كشور..............

         فصل سوم(روش پژوهش) مقدمه...............................

فرضيات..............................

روش تحقيق............................

جامعه آماري.........................

تعيين حجم نمونه .....................

روش نمونه گيري.......................

ابزارو روش گردآوري اطلاعات.............

روش استخراج و تجزيه و تحليل داده ها...

   فصل چهارم(تجزيه و تحليل داده ها)

مقدمه...............................

توصيف داده ها.........................

عنوان                                 صفحه                                                               

 آمار استنباطي.....................

   فصل پنجم(جمع بندي ونتيجه گيري) مقدمه..............................

نتايج آمار توصيفي..................

نتايج آمار استنباطي................

جمع بندي............................ پيشنهادات..........................

منابع فارسي........................

منابع لاتين.........................

 چكيده.............................

پايان نامه بررسي اثربخشي آموزش نظريه ذهن بر ارتقاء سطوح نظريه ذهن و مهارت اجتماعي كودكان ناشنوا

مقدمه

               اصطلاح «نظريه ذهن»  را اولين بار پريماك  و وودورف  درسال 1978 درمقاله اي تحت عنوان «آيا شامپانزه نظريه ذهن دارد؟» مطرح كردند. در اين مقاله، اصطلاح نظريه ذهن به توانايي شناختي اشاره دارد كه اجازه مي داد هر فرد بداند كه ديگران افكار منحصر به خود دارند كه مي تواند از افكار آن فرد و يا حتي با واقيعت، متفاوت باشد (حسن زاده، محسني، افروز، حجازي، 1386). به عبارت ديگر نظريه ذهن توانايي شناختي وي‍‍ژه اي براي درك حالتهاي ذهني ديگران مي باشد (تسوريا ، كوباياكاوا ، كاوامورا ، 2011). اين توانايي را در مقالات گوناگون به اسامي گوناگون آورده اند، همچون ذهني سازي ، ذهن خواني ، موضع هدفمند ، كشف عامل ، شناخت اجتماعي مي باشد. به عبارت ساده تر نظريه ذهن كودك را قادر مي كند تا رفتار، عمل و فعاليت  افراد را پيش بيني وتبيين كند (ميكاييلي و آدينه، 1391). اين توانايي به ما اين امكان را مي دهد كه در اجتماع وتعامل با ديگران همانند بازيگر شطرنج، انديشه ها، باورها، گرايش ها و هدف هاي ديگران را در ذهن خويش بازنمايي كنيم و واكنش مناسب بدهيم (بارون و كوهن ، 1989).

     مهارت اجتماعي  رفتارهاي اكتسابي جامعه پسندي است كه فرد را قادر مي كند كه آن گونه با ديگران در تعامل باشد كه واكنش مثبت آنها را بر انگيزد و از واكنش منفي آنها اجتناب ورزد (وهاب، شهيم، جعفري، زنجاني، 1391). و يا مهارت اجتماعي فرايند مركبي است كه فرد را قادر مي سازد به گونه اي رفتار كند كه ديگران او را با كفايت تلقي كنند (محرمي، 1390). با توجه به بحث هاي گوناگون مي توان گفت كه نظريه ذهن و مهارت اجتماعي به گونه اي باهم مي تواند در ارتباط باشد. به گونه اي كه طي بررسي هاي زيادي به وجود ارتباط اين حوزه ها باهم اذعان شده است. كودكان معلول واستثنايي به دلايل نقايص جسمي و محروميت هاي ناشي از آن اغلب قادر به ايجاد رابطه اجتماعي و متقابل با بزرگسالان و همسالان نيستندكه سازگاري عاطفي و اجتماعي آتي آنها را با دشواري روبرو مي كند (شهيم، 1381). اكلسنين (2006)خاطر نشان مي كند افرادي كه داراي كمبودهاي در مهارت هاي اجتماعي مي باشند اغلب آنها توسط ديگران طرد مي شوند كه  مي تواند اين امر موجب فراهم شدن مشكلات رواني  شود كه حتي در بزرگسالي نيز ماندگار باشد. يكي از گروههاي استثنايي كه داراي مشكلات زيادي در مهارت هاي اجتماعي هستند كودكان ناشنوا و كم شنوا مي باشد به گونه اي كه بررسي ها فراواني سطوح پايين مهارت هاي اجتماعي  دركودكان ناشنوا را گزارش كرده اند (بيابانگرد،1384؛ به پژوه، صالحي،1379؛ به پژوه، غباري، حجازي، خانزاده،1384؛ به پژوه،1391). بنابراين بايد اذعان كرد كه شنوايي يكي از مهم ترين حواس ادمي است وآسيب هاي شنوايي، بسياري از سازگاري هاي انسان بامحيط را تحت تاثير قرار مي دهد و موجب تاخير در فرايند تحول مي شود(به پژوه و صالحي،1379). ناشنوايي يك تجربه نامتشابهي است كه طبيعت به فرد ناشنوا داده است به دليل همين آسيب  افراد ناشنوا در دنياي  سرتاسر محروميت (صدا، زبان، مراودات اجتماعي) رشد مي كند به دليل مشكلات مهارت اجتماعي اين كودكان، در معرض خطر تنهايي قرار دارند(كاترين، فورد ، 2006). به راستي چرا كودكان ناشنوا در مهارت هاي اجتماعي كمبودهاي را دارند؟  با توجه به اهميت مهارت اجتماعي و نظريه ذهن در زندگي هر فردي به ويژه كودكاني كه داراي ناتواني هاي ويژه هستند، بررسي اين حوزه ها مهم به نظر مي رسد. اولين بار بارون -كوهن (1989) با بررسي نشانه هاي رفتاري كودكان اوتيسم علاقه به بررسي آسيب شناختي نظريه ذهن را ايجاد كرد. بعد از آن سيلي از تحقيقات آغاز شد. درسال 1995 براي اولين بار پترسون  و سيگل  طي گزارشي اعلام كردند كه كودكان ناشنواداراي والدين شنوا در عملكرد نظريه ذهن ضعف هايي دارند، كه بعد از آن بررسي نظريه ذهن كودكان ناشنوا افزايش پيدا كرد كه اكثريت قريب به اتفاق يافته هاي همسويي را ارايه مي دهند تعدادي از پژوهش ها ارتباط بين نظريه ذهن با پيامدهاي اجتماعي (رفتار اجتماعي و ديگر شاخص هاي  شايستگي) را اندازه گرفته اند (عارفي، 2010). ساري  (2012) به اين نتيجه رسيده است كه مشكلات اجتماعي و ارتباطي را در افراد با استفاده از نظريه ذهن مي توان تبيين كرد. در بررسي هايي، رضوي، لطيفيان،

فهرست مطالب :

عنوان     صفحه

فصل اول: چارچوب پژوهشي

مقدمه     2

بيان مسئله            4

اهميت و ضرورت تحقيق      8

متغيرهاي پژوهشي 10

متغير مستقل: برنامه آموزش نظريه ذهن           10

تعاريف نظري و عملياتي متغيرها        10

تعريف نظري نظريه ذهن     10

تعريف عملياتي نظريه ذهن   10

تعريف نظري كودكان ناشنوا  11

تعريف عملياتي كودكان ناشنوا            11

تعريف نظري مهارت اجتماعي           11

تعريف عملياتي مهارت اجتماعي         11

فصل دوم: پيشينه تحقيق

منشاء نظريه ذهن   13

سن اكتساب نظريه ذهن        15

نظريه هاي نظريه ذهن        15

رويكردهاي نظري 15

نظريه هاي تحولي پيرامون تبيين تحول نظريه ذهن           16

نظريه نظريه        16

نظريه پودماني      18

نظريه شبيه سازي  19

نظريه ذهن كودكان ناشنوا     20

درمان مبتني بر ذهني سازي  22

مهارتهاي اجتماعي  23

انواع مهارت هاي اجتماعي    25

تاثير خانواده در رشد اجتماعي            26

اثر همسالان در رشد اجتماعي:           26

مهارت هاي اجتماعي در كودكان ناشنوا 26

پيشينه پژوهشي     30

منابع فارسي         53

منابع انگليسي       57

پايان نامه بررسي رابطه سبك هاي مختلف عشق با معناداري زندگي ،صميميت و گذشت در زندگي در بين  افراد متأهل

چكيده تحقيق

هدف از انجام اين پژوهش،بررسي رابطه سبك هاي مختلف عشق با معناداري زندگي ،صميميت و گذشت در زندگي در بين  افراد متأهل بود .اين تحقيق از نوع همبستگي است كه رابطه بين متغيرهاي فوق الذكر را بررسي مي كند و جامعه آماري آن را افراد متأهل شهر اردبيل تشكيل داده اند و نمونه نيز شامل 100 نفر به روش تصادفي از بين زوجين انتخاب شدند .براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه سبك هاي عشق هندريك ،شاخص ارزشمندي باتيستا و آلموند ،پرسشنامه صميميت  واكر و تامپسون و پرسشنامه گذشت والكر و گارسوخ استفاده شد.براي تجزيه و تحليل از روش هاي آماري همبستگي و رگرسيون به روش ورود استفاده شد.نتايج پژوهش نشان داد كه بين سبك هاي مختلف عشق و صميميت رابطه مثبت معني داري وجود دارد. ( 197/0r= ،000/0p=).يعني سبك هاي مختلف عشق مي تواند صميميت بين زوجين را پيش بيني كند.همچنين بين سبك هاي مختلف عشق و معناداري زندگي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. (105/0 r=،011/0p=).يعني سبك هاي مختلف عشق مي تواند معناداري زندگي را پيش بيني كند.و ديگر اينكه بين سبك هاي مختلف عشق و گذشت در زوجين رابطه مثبت معني داري وجود دارد. (184/0r=،000/0p=).يعني سبك هاي مختلف عشق مي تواند گذشت در بين زوجين را پيش بيني كند.به طور خلاصه ،سبك هاي مختلف عشق از بين متغيرهاي ياد شده صميميت را بهتر مي تواند پيش بيني كند.

واژه هاي كليدي:سبك هاي مختلف عشق،معناداري زندگي،صميميت،گذشت

فصل اول

كليات

مقدمه

رايج ترين دليل ازدواج عشق است. براي اينكه عشق به وجود آيد بايد دو نفر باشد كه به رشته ي محبت يكديگر بپيوندند نيرويي كه زن و مرد را به همه ارتباط مي دهد، الفت يا محبت است. با آفرينش انسان عشق نيز آفريده شد. عشق بين زوجين چيزي است كه علاوه بر آرامش دو طرف بر ديگر افراد خانواده هم تاثير مثبتي دارد (رحيمي- عرفان منش، 1385). كپهارت (1967) از هزار دانشجوي مجرد سوال كرد، آيا حاضريد با كسي ازدواج كنيد كه تمام خصوصيات مطلوب و مورد نظر شما را داشته باشد، اما عاشق او نباشيد؟ 65 درصد مردان و 24 درصد زنان گفتند هرگز حاضر به ازدواج با چنين شخصي نمي باشند. وقتي همين سوال را از مردان و زناني كه فردي را به عنوان نامزد انتخاب كرده بودند پرسيدند، دريافتند كه 80 تا 90 درصد حاضر به ازدواج با چنين شخصي نمي باشند. استرنبرگ  (1986) از كساني است كه راجع به عشق نظريه پردازي كرده است وي براساس يك پژوهش دريافت عشق يك حالت روانشناختي است كه داراي سه بعد صميميت، شوريدگي و تصميم-تعهد است. صميميت  كه به عنوان يك فرايند مهم در توسعه روابط عاشقانه شناخته شده است، در تغيير كاركرد اوليه ازدواج كه شامل عشق ومحبت و صميميت بين زن وشوهر است نقش اساسي داشته است. (برگروهانا، 1999) صميميت در روابط ديرپاي عاشقانه با توجه به سطح تعهد و نزديكي عاطفي، شناختي و فيزيكي كه فرد در رابطه متقابل خود با شريكش تجربه مي كند تعيين مي شوند صميميت به صورت الگوي رفتاري بسيار مهمي مهفوم سازي شده، كه داراي جنبه هاي عاطفي- هيجاني و اجتماعي نيرومند است و بر پايه پذيرش (تجربه مثبت همسويي و برابري)، رضايت خاطر (تجربه مثبت مشاركت)، و عشق شكل مي گيرد (تن هاتن ، 2007). روانشناسان، صميمت را توانايي برقراري ارتباط (بدون كنترل) با ديگري و بيان عواطف (بدون بازداري) تعريف مي كنند و آن را حق مسلم و از حالات طبيعي انسان مي دانند. (برگرفته از بلوم ، 2006). استرنبرگ (1986، برگرفته از برانون  2002) در مدل سه وجهي خود از عشق، صميميت را احساس نزديكي با ديگري مي داند و معتقد است كه مشاركت عادلانه در زندگي خانوادگي، صميميت را به دنبال خواهد داشت. مك كلوگ و همكاران (1998) تلاش كردند در پژوهش خود، مشخص كنند كه چگونه گذشت  به وسيله ي متغيرهاي سطح رابطه مانند رضايت، تعهد، صميميت پيش بيني مي شود. نتايج نشان داد كه صميميتِ رابطه ايِِ پيش از آسيب از طريق ممكن ساختن عذرخواهي و سپس همدلي، گذشت كردن را تسهيل كرد. گذشت عبارتست از مهار كردن يا ممانعت از هيجانات كينه توزانه از طريق تجربه هيجانات قوي، مثبت، و مبتني بر محبت در هنگام يادآوري خطاي شخص ديگر. هيجانات مثبت مبتني بر محبت مي تواند همدلي، همدردي، ترحم، ابراز عشق خالصانه يا حتي عش رمانتيك نسبت به فرد خطاكار باشد. انس با خدا، گذشت در زندگي، صبر و بردباري، گشاده رويي و خوش خلقي و نظاير اينها از نتايج و فوايد ارزشمند عشق  هستند كه مي توانند به زندگي آدمي آرامش توأم با معنا بخشيده و او را از پوچي و بي هدفي نجات بخشند.

برخي از مولفان، ادعا نموده اند كه وجود و احساس معنا در زندگي مانند كليدي است كه مي تواند قفل و گره مشكلات زندگي را باز نمايد تا افراد كنش هاي مثبتي انجام دهند. برخي روان شناسان مانند آلئورت (1954)، فرانكل (1972)، و مازلو (1962) وجود معنا در زندگي، را به عنوان مهمترين عامل موثر بر كنش هاي روان شناختي مثبت مي دانند.

هدف مطالعه، حاضر بررسي رابطه بين سبكهاي مختلف عشق با صميميت، گذشت و معناداري زندگي در بين زوجين مي باشد تا تعيين شود كه رابطه اي معنادار بين اين  متغيرها با هم و نيز با سبك هاي مختلف عشق در بين افراد وجود دارد يا نه.

پايان نامه بررسي رابطه شيوه هاي فرزند پروري و استرس مادران با مشكلات رفتاري كودكان 

1-1 مقدمه

  طي چند دهه گذشته علاقه و توجه به رشد عاطفي و اجتماعي كودكان پيش دبستاني و كودكستاني افزايش يافته است. پيش از اين والدين، متخصصان و پژوهشگران بر اين باور بودند كه مشكلات كودكان ناشي از نارسايي هاي رشدي آنها است و اين گروه از كودكان اين مشكلات را پشت سر خواهند گذاشت. واقعيت اين است كه دوران كودكستان و پيش دبستان دوراني است كه با رشد و تغيير بسيار همراه است، از اين رو پاره¬اي ناپايداري هاي رفتاري را مي توان انتظار داشت. با اين وجود كاملاً روشن است كه بسياري از كودكان كه در سال هاي اول كودكي مشكلات عاطفي و رفتاري دارند در طي زمان و شايد تا دوران بلوغ و حتي در بزرگسالي نيز مشكلاتشان ادامه خواهد يافت (خسروي و همكاران، 1389).

زندگي خانوادگي نقش اساسي در حفظ سلامت رواني، اجتماعي و جسماني كودكان و والدين دارد. خانواده داراي اهميت تربيتي و اجتماعي است. در بين تمامي نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعي، خانواده مهمترين، ارزشمندترين و اثربخش ترين نقش ها را داراست. خانواده طبيعي ترين واحد توليد مثل و فراگيرترين واحد اجتماعي به شمار مي آيد؛ زيرا همه اعضاي جامعه را در بر مي گيرد. افراد از سوي خانواده گام به عرصه هستي مي نهند و جامعه نيز از تشكل افراد، هستي و قوام مي يابد و از آن رو كه نهاد خانواده مولد نيروي انساني و معبر ساير نهادهاي اجتماعي است از اركان عمده و نهادهاي اصلي هر جامعه به شمار مي رود (نوابي نژاد، 1381).

در اين ميان شيوه ها فرزندپروري از يك طرف و وجود مشكلات رواني براي مادران همانند استرس از طرف ديگر مي تواند بر رفتار كودك تأثير گذار باشد. شيوه هاي فرزندپروري مجموعه-اي از نگرش هاي والدين نسبت به كودك است كه از نهاد خانواده نشأت مي گيرد و منجر به جو هيجاني مي شود كه در آن جو رفتارهاي والدين بروز مي نمايد. در واقع فرزند پروري فعاليتي پيچيده و در برگيرنده رفتارهاي خاصي است كه كودك را تحت تأثير قرار مي دهد (دارلينگ و گرولينگ  1993؛ به نقل از اسلمي، 1385). و از آنجا كه مادر اولين كسي است كه نوزاد با او رابطه برقرار مي كند، بنابراين مهم ترين نقش را در پرورش ويژگي هاي رواني و عاطفي كودك به عهده داشته و به عنوان كانون سلامتي يا بيماري كودك محسوب مي شود. كودكان با مشكلات رفتاري و والدين نه تنها بر يك ديگر تأثير متقابل دارند، بلكه ساير اعضاي خانواده يعني ديگر فرزندان را نيز تحت تأثير قرار مي دهند. تحقيقات نشان داده است كه اختلالات رفتاري كودكان ارتباط تنگاتنگي با مشكلات رواني والدين دارد. و اين ارتباط نشان دهنده اين مطلب است كه خانواده و خصوصاً رفتار والدين در دوران كودكي نقش مهمي در بروز اختلال هاي رفتاري در دوران كودكي و بزرگسالي دارد (ظروفي، 1380). به عبارت ديگر وجود مشكلات رفتاري كودك به منزله روابط معيوب اعضاي خانواده با يكديگر است و با روشهاي تربيتي نادرست والدين و تعاملات معيوب آنها با فرزندان ارتباط دارد (بيرامي، 1388).

به طور كلي امروزه ديگر نمي توان كودك را به عنوان موجودي كاملاً منفعل كه صرفاً متأثر از ديگران است در نظر گرفت، چرا كه ويژگي هاي خلقي او نيز در تعامل هايي كه با اطرافيان (به ويژه والدين) دارد، بسيار تأثير گذار است. از اين رو امروزه متخصصان باليني و پژوهشگران، كيفيت اين تعامل را در روابط والدين و كودكان مورد توجه ويژه قرار داده اند و اين نكته را پذيرفته اند كه برخي از ويژگي هاي والدين، همانند سلامت روان و متغيرهاي چارچوب خانوادگي، همانند شيوه هاي فرزندپروري بر چگونگي پاسخگويي والدين به نيازهاي فرزندانشان تأثير گذار است. لذا ارائه روش هايي كه بتوان بر اساس آن چگونگي روابط والدين- كودك را مشخص كرد، به ويژه در شرايطي كه اين رابطه دچار تنيدگي و مشكل است، مي تواند به عنوان بخشي از برنامه هاي پيشگيري در نظر گرفته شود (زرگري نژاد و يكه يزادن دوست، 1386).

با توجه به موارد گفته شده هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين ارتباط ارتباط شيوه هاي فرزندپروري و استرس مادران با مشكلات رفتاري در كودكان پيش دبستاني مي باشد.

1-2 بيان مسئله

دوران كودكي از مهمترين مراحل زندگي است كه در آن شخصيت فرد پايه ريزي و شكل مي گيرد. اغلب اختلالات رفتاري ناشي از كمبود توجه به دوران حساس كودكي است. اين بي توجهي منجر به عدم سازش با محيط و بروز مشكلات رفتاري براي كودك مي شود. مشكل رفتاري به رفتار فردي اطلاق مي شود كه بدون پايين بودن بهره هوشي، تعادل رواني و رفتاري از اندازه عمومي اجتماع دور و داراي شدت، تكرار، مداومت در زمانها و مكانهاي متعدد باشد. به طوريكه در عملكرد تحصيلي، رفتاري دچار درماندگي و يا كاهش ميزان كارايي فرد گردد، اين گونه كودكان مرتب از سوي اطرافيان طرد مي شوند و در مدرسه مرتب از آنها گله و شكايت دارند (براون و پرسي ، 2007). لذا توجه به مشكلات شايع رفتاري كودكان يكي از موضوعات حائز اهميت بوده و شناسايي سريع و به موقع اختلالات، امكان درمان سريعتر آنان را مهيا مي سازد.

مطالعات انجام شده در فرهنگ هاي مختلف نشان داده است كه درصد قابل توجهي از كودكان سنين مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشكلات رفتاري هستند (هارلند، ريجنولد، بروگمن، ورلو- وانهوريك و ورهاست ، 2002). مطالعات نشان داده است كه اين مشكلات باعث اختلال در كاركرد فرد و خانواده مي شود و آثار منفي بر يادگيري، ارتباط و كارايي اجتماعي آنان دارد (رواقي و همكاران، 1379؛ به نقل از خدام و همكاران، 1388). نتايج پژوهش ها بيانگر اين موضوع است كه تداوم مشكلات رفتاري كودكان باعث مي شود كه در نوجواني عزت نفس پاييني را تجربه كنند (آنولا و همكاران ، 2000)، روابط تيره تري با والدين داشته باشند (ريچموند و استوگر ، 2006)، از لحاظ اجتماعي بيشتر از سوي همسالان طرد شوند و علكرد ضعيفي را در مدرسه نشان دهند (پدرسون و همكاران ، 2007؛ آنسري و لاتر ، 2009) و ناتواني هاي اجتماعي، هيجاني و رواني عميقي را تجربه كنند (ريوتل و همكاران ، 2011).

پژوهش ها در حوزه مشكلات رفتاري كودكان و نوجوانان نشان مي دهند كه مجموعه اي از عوامل از قبيل ژنتيك، اجتماعي و خانوادگي در بروز اين مشكلات نقش دارند. هر چند هر يك از اين عوامل در بروز و تداوم اين مشكلات دخيل هستند، با اين حال عوامل خانوادگي بيشتر از ساير عوامل مورد توجه پژوهشگران بوده (محمد خاني و اسكندري، 1384؛ به نقل از زرگر، بهرام آبادي و بساك نژاد، 1391). در واقع كودك در خانواده پندارهاي اوليه را درباره جهان فرا مي گيرد، از لحاظ جسمي و ذهني رشد مي يابد، شيوه هاي سخن گفتن را مي آموزد، هنجارهاي اساسي رفتار را ياد مي گيرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحياتش شكل مي گيرد و اجتماعي مي شود (حسيني نسب و همكاران، 1387؛ به نقل از زرگر و همكاران، 1391). نتايج پژوهشي حاكي است كه خانواده محيط مهمي است كه با طيف وسيعي از رفتارهاي اجتماعي و هيجاني فرزندان ارتباط دارد (ماينير و همكاران ، 2011). از جمله فرايندهاي خانوادگي كه مي تواند در شدت و يا كاهش مشكلات رفتاري كودكان تأثير داشته باشد، شيوه هاي فرزندپروري  است. محيطي كه كودكان در آن پرورش مي يابند در شكل گيري رفتارهاي آن مؤثر است و شيوه هاي فرزندپروري والدين پيامدهاي مهمي براي سازگاري اجتماعي كودكان و نوجوانان هستند و بر پايه تركيب پاسخ دهي و چشم داشت هاي والدين، به سه نوع اقتدارمنش ، استبدادي  و سهل گير  تقسيم بندي مي شوند (حسين پور، 1381). در شيوه تربيتي اقتدار منش، والدين از نظر پاسخ دهي و چشم داشت ها در سطح بالايي قرار دارند. در شيوه تربيتي استبدادي، والدين قوانين سختي را براي فرزندان خود تعيين مي كنند اما صميمي و حمايت كننده نمي باشند و در شيوه تربيتي سهل گير، والدين از نظر پاسخ دهي در سطح بالايي قرار دارند، ولي چشم داشت هاي آنها از فرزندان بسيار اندك است. كاتز و گاتمن  (1993) در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه والديني كه براي حل تعارض هاي خود سبك هاي خصمانه اي به كار مي برند، فرزنداني دارند كه داراي نشانه هاي رفتار ضد اجتماعي تري هستند (آهنگرانزابي و همكاران،1390). انگريست و همكاران  (1996) بيان نمودند كه سبك هاي فرزند پروري در كاهش رفتارهاي پر خطر كودكان و نوجوانان مؤثر است. مطالعات نشان داده است كه هر چه ميزان حمايت و پاسخدهي والدين در شيوه تربيتي بالاتر باشد، ميزان مشكلات رفتاري فرزندان نيز كمتر است (بير و گوسونس ، 1999؛ آنولا و همكاران ، 2000؛ به نقل از رحماني و همكاران، 1385).نتيجه تحقيق ويلدر و والت  (2002) بيانگر اين است كه والديني كه وقت بيشتري را صرف سرپرستي فرزندانشان مي كنند، داراي فرزنداني هستند كه كمتر به سمت رفتارهاي پرخطر و نامناسب متمايل مي شوند.

دكوريك و همكاران  (2004) در پژوهش خود نشان دادند كه كيفيت منفي روابط بين والدين و فرزندان، نظير تعارض زياد و پيوند عاطفي كم، با سطوح بالاتر مشكلات رفتاري ارتباط دارد. ارگيز و رس  (2006) نشان دادند كه از لحاظ آماري بين سبك هاي فرزند پروري و مشكلات رفتاري نوجوانان ارتباط معني داري وجود دارد. عبدالله زاده و ساماني (2010) در پژوهش خود نشان دادند كه فرايندهاي خانواده (مانند سبك هاي تربيتي، انسجام خانوادگي، انعطاف پذيري خانواده و...) بر اضطراب، افسردگي و فشار رواني كودكان و نوجوانان مؤثر است. نتيجه پژوهش آهنگرانزابي و همكاران (1391) نشان داد كه بهترين روش فرزند پروري براي كاهش پرخاشگري فرزندان سبك دموكراتيك است.

از سوي ديگر سلامت روان والدين به خصوص مادر به عنوان اولين كسي كه نوزاد با او ارتباط برقرار مي كند و مهمترين نقش را در پرورش ويژگي هاي رواني و عاطفي كودك به عهده دارد و به عنوان كانون سلامتي يا بيماري كودك محسوب مي شود، بسيار حائز اهميت است. عدم استرس به عنوان يكي از فاكتورهاي مورد نياز براي سلامت روان قابل توجه است چرا كه بديهي است استرس عملكرد فرد را در قلمرو اجتماعي، روان شناختي، جسماني و خانوادگي دچار اختلال مي كند و باعث تغييرات روان شناختي مانند افزايش تحريك پذيري، اضطراب، تنش، حالت عصبي و ناتواني در مهار خود، روابط اجتماعي و خانوادگي مي شود و در ايفاي نقش حرفه اي يا پدري و مادري، مانع به وجود مي آورد (استورا، 1377؛ به نقل از اصانلو و همكاران، 1390). در تعريف استرس مي توان گفت هر عاملي كه باعث شود وحدت روان- زيستي انسان تهديد شود، استرس ناميده مي شود (طريقتي، 1367؛ به نقل از اصانلو و همكاران، 1390). تحقيقات نشان داده است كه مشكلات رفتاري كودكان ارتباط تنگاتنگي با مشكلات رواني والدين دارد. به بيان ديگر، هر چقدر مشكل رواني والدين شديدتر باشد، ظهور اختلال هاي رفتاري كودكان نيز سريع تر خواهد بود. يافته ها بر اهميت سلامت روان مادران بر بهزيستي كودك تأكيد داشته و بيان مي كنند كه بيماري رواني يكي از والدين احتمال ابتلا كودك به بيماري هاي رواني را افزايش مي دهد (سندرس ، 2002). نتايج مطالعات بيانگر است كه كودكان با والدين دچار اختلالات روانپزشكي، مشكلات رفتاري بيشتري دارند (والر و همكاران ، 2000؛ وامبوت و ريس ، 2006). مداوس وهمكاران  (2007) در تحقيقي نشان دادند كه اضطراب، افسردگي و استرس مادران با افزايش اختلالات نظير اضطراب و افسردگي، نقص توجه و بي اعتنايي مقابله اي در كودكان رابطه دارد. نتايج پژوهشي حاكي است كه استرس، افسردگي و شيوه هاي مقابله اي ضعيف در والدين با مشكلات رفتاري سازگاري، تعامل اجتماعي ناكارآمد، خود اثرمندي پايين و مشكلات تحصيلي در كودكان همراه مي باشد (كولمن و كاراكر ، 2003؛ جونز  ، 2006 ؛ سالو وهمكاران ، 2009). همچنين جان و همكاران  (2006) و كوهن و همكران  (2009) هر كدام در تحقيقات جداگانه نشان دادند كه بيماري جسمي يا رواني والدين مي تواند در بروز رفتارهاي ناهنجار در فرزندان نقش داشته باشد. رياحي و همكاران(1391) در پژوهش خود نشان دادند كه بين مشكلات رفتاري كودكان و اختلال رواني مادران همبستگي بالايي وجود دارد.

پايان نامه كنواكسيون حقوق زنان و بررسي تضيع حقوق زنان و راهكارهاي رفع آن

قسمتي از متن:

از آنجا كه هر سياستي با تكيه بر تعاريف شكل مي گيرد برداشتن گامي در جهت قبول تعريفي براي ميراث فرهنگي ضروري بنظر مي‌رسد.

انتخاب كلمات يك تعريف، كار حساس وقابل تأملي است زيرا هر كلمه يا عبارت مي‌تواند عاملي تعيين كننده درشناسايي، ارزيابي وحفاظت از بقاياي تاريخي باشد. همچنين عوامل مهمي در هر تعريف وجود دارد كه كلمات كليدي انتخابي براي آن بايد توانايي  پاسخگويي به جنبه‌هاي مختلف آن را داشته و حتي المقدور متضمن آگاهي‌هاي لازم در آن وجه باشند. در اين مبحث برآنيم تا با شناخت مفاهيم مربوطه، تعاريف ارائه شده ازميراث فرهنگي را مورد مطالعه قرار دهيم.

از سوي ديگر با توجه به نقش اساسي وفزاينده‌اي كه شناخت مباني هر پديده يا رويدادي دردرك ماهيت و سيرتكاملي آن دارد، مبحث دوم به بررسي اين موضوع اختصاص يافته است.

1- معني زبان شناسانه ( فيلولوژيك)

از آنجا كه انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمي در بيان مفاهيم پنهانشان دارد،ابتدا معني زبان شناسانه لغات مربوط به ميراث فرهنگي را كه در انگليسي،فرانسه،عربي وفارسي مورد استفاده قرار مي گيرد بررسي مي‌نماييم.

در انگليسي،اصطلاحاتي چون Heritage، Cultural Heritage، Relics، Remains، Patrimony و Property به كار مي‌آيند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آكسفورد ،1888) Heritage در قرون گذشته به اشكال متفاوتي چون: heritage، eritage،

  erytage  و غيره بكار مي رفته است.كه همگي از ريشه لاتين Hereditagium مي باشند به معني :«.. آنچه به ارث رسيده يا ممكن است برسد،هر مال يا خصوصاً ملك كه براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در اين اصطلاح واضح به نظرمي‌رسد، آن است كه مال از گذشته به ارث رسيده است.

كلمة Relic كه از Reliquias در لاتين بدست مي‌آيد،به معني :«در موارد استفاده مذهبي، بخصوص در كليساهاي يونان وكاتوليك روم :برخي اشياء همچون قسمتي ازبدن يا لباس،يك قطعه موردمصرف شخصي يا نظاير آن كه به عنوان يادبود از يك قديس، شهيد يا فرد روحاني ديگري باقي مانده و به دقت از آن نگهداري كرده و محترم ومقدس داشته مي‌شود»، ونيز «چيزي نفيس يا قيمتي» و «هر چه كه به عنوان يادگاري يا يادبود از يك شخص، يك چيز، يك مكان نگه داشته شود؛يك يادمان.»

remains يعني:«آنان كه از ميان تعدادي از اشخاص باز مانده،نجات يافته يا باقي مانده ‌اند؛باقيمانده يا الباقي» و «يك اثر مادي (عتيقه يا غيرآن )،  يك بنا يا ساختمان قديمي يا ساخته‌اي ديگر؛ وشيئي  كه از زمانهاي گذشته به دست آمده است.»

Patrimony يعني :دارايي يا يك ملك كه از پدر يا جد شخصي به اورسيده؛ ميراث، وراثت.

Property يعني: وضعيتي ازتعلق يا متعلق به بعضي اشخاص بودن و «مالك چيزي بودن، چيزي را تملك كردن،حق(بخصوص حق انحصاري) تصرف، استفاده ،يا در اختيار گرفتن هر چيز (معمولاً شيئي مادي و محسوس) ، دارندگي ،مالكيت.»

در فرانسه كلمات مشابهي با همان ريشة مشترك انگليسي وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bien كه ترجمه آن به انگليسي Property يا Goods است.

در عربي كلمه «تراث» به كار مي‌رود كه از كلمه ارث ريشه مي‌گيرد. در زبان فارسي دوكلمه «آثار»و «ميراث» وجود دارند كه هر دوريشه عربي دارند. «آثار» جمع «اثر» به معني محصول فيزيكي و غيرفيزيكي بجاي مانده است. در اين كلمه انعكاس گذشته چشم گير نيست، و كلمه بيشترنشان دهندة اهميت آنچه كه خلق شده مي‌باشد و از اينروست كه در فارسي اين كلمه اغلب با صفاتي چون تاريخي يا فرهنگي همراه مي‌شود.

كلمة ديگر،ميراث، يعني آنچه به ارث رسيده است كه بسيار مشابه Heritage در انگليسي است. اگر چه بدون اضافه نمودن كلمات توضيحي نيز قابل درك مي‌باشد، اما همچون Heritage در انگليسي، اغلب به همراه كلمه «فرهنگ» به كار مي‌رود.

كلمه Property انگليسي و Bien فرانسوي يادآور مفهوم گذشته نيستند،در حالي كه ساير كلمات به آنچه كه ميراث گذشته است، رجوع داده مي‌شوند. در مدارك يونسكو اغلب اين دوكلمه،(Property) و Bein بكار رفته اند. اگر چه مي توان چنين فرض كرد كه اين امر موجب ارتباط حال و گذشته مي‌گردد و موارد وسيعتري از پديده‌هاي فرهنگي را تحت پوشش قرار مي‌دهد.

مبحث اول : تعاريف ميراث فرهنگي

1- ميراث فرهنگي به مفهوم عام:

در دستيابي به يك تعريف براي ميراث فرهنگي، لازم است كه معيارهاي مشخصي مورد توجه قرار گيرند.

در اين ارتباط سه معيار اصلي پيشنهاد مي‌شود، شيئيت، قدمت و پيام انساني

اين معيارها مي‌توانند ما را به اين مضمون نزديك نمايند كه :

هرپديده‌اي ( اعم از منقول و غيرمنقول و آنچه كه ميراث مادي و معنوي خوانده مي‌شود) كه قدمتي دارد (طول اين قدمت نسبي است) و واجدپيامي انساني است ( يا چيزي از انسانهاي گذشته براي عرضه دارد) شايسته است كه بعنوان «ميراث فرهنگي» خطاب گردد.

 -مفهوم اصطلاح «ميراث معنوي» درقسمت آتي مفصلاً توضيح داده خواهد شد.

سمينار بررسي فرايندهاي خالص سازي گاز طبيعي

فايل بصورت PDF

چكيده:

در اين تحقيق به بحث و بررسي پيرامون فرآيندهاي خالص سازي گاز طبيعي و آماده سازي آن به منظور تأمين خصوصيات مطلوب جهت استفاده هاي تجاري، فروش، خانگي و استفاده بي خطر از آن مي باشد.

هدف از طراحي و نصب واحدهاي خالص سازي گاز، جداسازي برخي تركيبات مانند: گازهاي اسيدي، آب، هيدروكربورهاي سنگين و… به منظور توليد گاز با مشخصه هاي معين و مطلوب جهت مصارف و همچنين ملاحظات خطوط لوله مي باشد.

نوع تركيبات جدا شونده و ميزان جداسازي به موارد مصرف و خوراك لازم براي واحدهاي پايين دستي بستگي دارد.

بديهي است همانند هر فعاليت صنعتي و تجاري، عملكرد واحدهاي خالص سازي را نيز بايد با حساب «هزينه – فايده» براي توليد محصول بررسي كرد. كاركرد بهينه واحدهاي خالص سازي به طراحي و بهره برداي مناسب بستگي دارد.

در اين تحقيق سعي شده است علاوه بر آشنايي با اصول و مباني خالص سازي مسائل و مشكلات واحدهاي خالص سازي نيز مورد توجه قرار گرفته و براساس اصول حاكم بر فرآيندهاي خالص سازي، منابع علمي و تجارب عملياتي نقطه نظراتي نيز ارائه گردد.

مقدمه:

با رشد روزافزون صنايع در دنيا به ويژه در كشورهاي صنعتي و نياز شديد به انرژي، اغلب كشورها به دلايل مختلفي از جمله فراواني و پراكندگي ميادين گاز طبيعي در جهان، هزينه كمتر استخراج، قيمت مناسب و قابليت رقابت آن با ساير منابع انرژي (با توجه به ارزش حرارتي آن)، آلايندگي كمتر محيط زيست در قياس با ساير سوخت هاي فسيلي و نيز به دليل روند سريع كاهش ذخائر سوخت هاي فسيلي، درصدد جانشيني گاز طبيعي با ساير منابع انرژي و سوخت هاي فسيلي از جمله نفت برآمدند. اما اين منبع انرژي با توجه به اهميت آن داراي ناخالصي هايي نيز مي باشد.

تركيبات گوگردي كه در گاز طبيعي، نفت خام و يا محصولات گرانيك يافت مي شوند، اصولا به صورت گوگرد عنصري، هيدروژن سولفيد، مركاپتان ها (تيول ها)، سولفيدها با زنجيره باز (آليفاتيك) يا آلكن سولفيدها و سولفيدهاي آروماتيك، دي سولفيدها، سولفيدهاي حلقوي اسباع و تيوفن ها مي باشند. نوع تركيب گوگرد براساس اينكه مربوط به كدام يك از منابع گاز طبيعي يا نفت خام باشد، متفاوت است.

علاوه بر تركيبات گوگردي و دي اكسيدكربن، همراه گاز طبيعي مقداري آب وجود دارد. اين آب همراه يا در حين استخراج و يا در حين عمليات شيرين سازي به گاز طبيعي اضافه شده است. اگر از گاز طبيعي نم زدائي صورت نگيرد و آب همراه آن جداسازي نشود موجب تشكيل هيدرات و يخ زدگي در خطوط لوله گاز طبيعي مي شود. با توجه به مطالب گفته شده خالص سازي و نم زدائي از گاز طبيعي به دليل وجود مواد سمي مانند تركيبات گوگردي و دي اكسيد كربن و همچنين تشكيل هيدرات در اثر وجود آب همراه گاز طبيعي از اهميت فوق العاده اي برخوردار بوده و بررسي آن جهت آشنايي بيشتر با فرايندهاي خالص سازي گاز طبيعي قابل توجه است.

فصل اول: گاز طبيعي و تصفيه آن

1-1- ذخائر زيرزميني نفت و گاز

سوخت هاي فسيلي شامل نفت و گاز در عمق سه تا چهار كيلومتري اعماق زمين و در خلل و فرج لايه هاي آن با فشار چند صد اتمسفري به صورت ذخيره مي باشند.

گازهاي طبيعي زيرزميني يا به تنهايي و يا به همراه نفت تشكيل كانسار (معدن) را مي دهند، كه در هردو صورت از نظر اقتصادي بسيار گران بها مي باشند.

در صورت همراه بودن گاز طبيعي با نفت، گازها در داخل نفت حل مي شوند و عمدتا نيز به همين صورت يافت مي گردند و در اين رابطه مولفه هاي فيزيكي هوا، حرارت و فشار مخزن تاثيرات مستقيم دارند و نهايتا در صورت رسيدن به درجه اشباع تجزيه شده و به لحاظ وزن مخصوص كمتر در قسمت هاي فوقاني كانسار و بر روي نفت يا آب به شكل گنبدهاي گازي (GAS DONE) قرار مي گيرند. گاها در مخازن گازهاي محلول در آب نيز مشاهده شده است.

گاز متان در حرارت و فشار موجود در كانسارها متراكم نمي گردد، بنابراين هميشه به صورت گاز باقي مانده ولي در مخازني كه تحت فشار بالا هستند به شكل محلول در نفت در مي آيد.

ساير اجزاي گاز طبيعي در مخازن نسبت به شرايط موجود در كانسار در فاز مايع و يا فاز بخار يافت مي شوند.

گازهاي محلول در نفت به مثابه انرژي و پتانسيل توليد مخزن بوده و حتي المقدور سعي مي گردد به روش هايي از خروج آنها جلوگيري گردد، ولي در هرحال بسياري از گاز محلول در نفت در زمان استخراج همراه با نفت خارج مي گردند. در سال هاي پيش از انقلاب درصد بالايي از آن گازها از طريق مشعل سوزانده مي شد و به هدر مي رفت، ولي در سال هاي بعد تا به حال به تدريج و با ايجاد طرح هايي منجمله طرح آماك از آنها به عنوان توليدات فرعي استحصالي از ميادين نفت كشور به منظور تزريق به مخازن نفتي، توليد مواد خام شيميايي و سوختي با ارزش مورد استفاده قرار مي گيرند.

2-1- استخراج گاز

در ايران گاز طبيعي خام را از دو نوع چاه استخراج مي نمايند:

1- چاه هاي مستقل گازي از قبيل ميادين گاز پارس جنوبي، ناروكنگان، خانگيران، تابناك حوزه هاي نون – هما و ميدان گازي پازنان و غيره.

2- چاه هاي نفت از قبيل ميادين اهواز، آغاجاري، ماون، گچساران، بي بي خكيمه، رامشير و غيره.

سمينار بررسي امكان بكارگيري فرآيندهاي جداسازي غشايي به منظور كاهش اسيديته نفت خام نوروز

چكيده:

با توجه به مضرات نفت هاي سنگين و اسيدي مانند ارزش اقتصادي پايين و خورندگي بالا در خطوط لوله، تجهيزات فرآيندي سرچاهي و پالايشگاه ها، اختلال در فرآيند جداسازي آب از نفت در نمك زداها و سيستم دفع آب صنعتي، بررسي بر روي روش هاي كاهش اسيديته نفت براي پژوهش و توسعه صنعت نفت الزامي مي باشد. از اينرو در اين پايان نامه تحقيق بر روي منشا اسيديته در نفت خام مانند نفت خام نوروز، روش هاي كاهش اسيديته و پيشنهاد جهت بكارگيري فرآيند تركيبي استخراج – غشاء جهت كاهش اسيديته نفت خام انجام گرفته است.

طراحي فرآيند براساس دو مرحله فرآيندي مجزا مي باشد. در اولين مرحله شبيه سازي استخراج با حلال توسط نرم افزار HYSYS3.2 براي نفت خام همراه با تركيب اسيدي فرضي (تركيبات نفت خام در شبيه سازي شبيه به تركيبات نفت خام مخزن نوروز) كه شامل انتخاب حلال موثر، معادله حالت و آناليز نتايج مي باشد. در مرحله دوم بازيابي حلال جهت زدودن نمك ها و تركيبات هيدروكربني از حلال توسط نرم افزار KMS ROPRO 7.0 با بكارگيري فرآيند جداسازي غشايي (اسمز معكوس) شبيه سازي شده است. لازم به ذكر است به خاطر محدوديت در وارد كردن تمامي تركيبات موجود در فاز مايع استخراج شده به عنوان اطلاعات آناليز يوني ورودي (خوراك غشاء)، اطلاعات خوراك ورودي به غشاء به گونه اي تعيين شده است كه در برگيرنده اكثر هيدروكربن هاي موجود در فاز مايع استخراج شده (نتايج HYSYS 3.2)، حلال، تركيب اسيدي فرضي و يون هاي معمول موجود در آب مي باشد. در نهايت تمامي نتايج به دست آمده از هردو نرم افزار ادغام و مورد بررسي قرار گرفته تا نتيجه قابل قبولي حاصل گردد.

مقدمه:

در سال هاي اخير ميزان برداشت از ميادين نفتي اسيدي در سراسر جهان روبه افزايش است. اين در حالي است كه با توجه به ارزش اقتصادي پايين نفت هاي اسيدي تكاپوي بسياري در بين كشورهاي نفت خيز جهت يافتن روشي جهت كاهش اسيديته نفت خام صورت گرفته است.

از طرف ديگر كشورهاي داراي تكنولوژي ساخت پالايشگاه ها از نفت هاي اسيدي به دليل ارزش اقتصادي پايين استقبال به عمل مي آورند كه البته آنها نيز در جستجوي پيدا كردن روش هايي جهت پيشگيري از خوردگي ناشي از اسيديته در تجهيزات فرآيندي همانند سپراتورها، مخازن، خطوط لوله و بويلرها و نمك زداها مي باشند. هركدام از اين روش ها اعم از روش هاي كاهش اسيديته نفت خام (مستقيم عملياتي) و روش هاي پيشگيرانه (غيرمستقيم كنترلي) نياز به بررسي مجزا و كامل جهت رسيدن به هدف مطلوب دارند.

از اين رو در اين پايان نامه سعي شده است با توجه به اينكه كشورمان از جمله كشورهاي نفت خيز جهان مي باشد و اقتصاد نفتي بر روي اقتصاد كشور تاثير مستقيم مي گذارد در ابتدا مشكلات مربوط به طور بنيادي مورد تحقيق قرار گرفته و سپس راهكارهاي مختلف با توجه به شرايط بررسي و راهكارهايي جهت كاهش اسيديته نفت خام پيشنهاد شود. پيشنهاد جهت بكارگيري فرآيند استخراج با حلال و بررسي امكان بكارگيري روش هاي جداسازي غشايي جهت بازيابي حلال در اين پايان نامه مورد بحث قرار گرفته است كه البته بررسي امكان به كارگيري فرآيندهاي جداسازي غشايي به عنوان فرايند تكميلي جهت كاهش اسيديته نفت خام به عنوان موضوع پايان نامه مورد تاكيد قرار گرفته است.

فصل اول

1- كليات:

1-1) هدف

با توجه به مضرات نفت هاي سنگين و اسيدي اعم از ارزش اقتصادي پايين – خورندگي بالا (در خطوط لوله – تجهيزات فرآيندي سرچاهي – تجهيزات فرآيندي در پالايشگاه ها) – ايجاد اشكال در فرآيند جداسازي آب از نفت در نمكزداها و سيستم دفع آب زايد صنعتي به دليل اسيدي بودن آن لزوم تحقيق در اين مقوله در حال حاضر احساس مي شود.

با ملاحظه مدارك موجود مشخص شده است كه نفت استحصالي از ميدان نوروز اسيدي مي باشد و متاسفانه باعث به وجود آمدن مشكلاتي در فرآيندهاي جداسازي و نمك زدايي گرديده است. با جستجو در مقالات تحقيقاتي و مطالعات صورت گرفته بر روي روشهاي به كار برده شده جهت كاهش ميزان اسيديته نفت خام، امكان استفاده از فرآيندهاي استخراج با حلال و جداسازي غشايي (بازيابي حلال) به كمك نرم افزار Hysys 3.2 در مرحله اول و همچنين KMS ROPRO 7.0 در مرحله دوم بررسي گرديده است. لازم به ذكر است در شبيه سازي صورت گرفته هدف اصلي به طور كلي بررسي امكان استخراج تركيب اسيد آلي محلول در نفت توسط حلال انتخابي و همچنين بازيابي آن به كمك فرآيندهاي جداسازي غشايي (اسمز معكوس) مي باشد. از اينرو مسلما نتايج به دست آمده به طور مستقيم قابل به كارگيري در مورد نفت خام نوروز نمي باشد و با لحاظ كردن نتايج آزمايشگاهي دقيق با اصلاحاتي قابل تامل خواهد بود.

2-1) پيشينه تحقيق

در زمينه كاهش اسيديته نفت خام تحقيقات و فعاليت هاي مختلفي صورت گرفته است از قبيل:

– كاهش اسيديته نفت خام با استفاده از راكتورهاي كاتاليستي

– كاهش TAN با مخلوط كردن نفت خام اسيدي با نفت خام شيرين

– كاهش TAN با افزودن محلول قليايي

متاسفانه تاكنون روش جامعي جهت نيل به اين هدف به دست نيامده است.

سمينار برسي پديده كوالنسنس در سيستم  هاي پراكنده مايع - مايع بهم خوري

چكيده:

كوالسنس نقش تعيين كننده اي در بسياري از فرآيندهاي صنعتي ايفا مي كند. نرخي كه در آن قطرات يا حباب ها در مايع معلق شده اند، كوالسنس در تهيه و پايداري، امولوسيون ها، فم ها، پراكنده سازي ها: در استخراج مايع – مايع، در شناور سازي معدني بسيار مهم است.

معمولا كوالسنس در سه مرحله اتفاق مي افتد:

1- نزديك شدن يك قطره يا حباب به طرف يكديگر و يا فصل مشترك مايع – مايع.

2- تشكيل فيلم مايع فاز پيوسته بين دو قطره و يا بين قطره و فصل مشترك.

3- رقيق شدن و گستختگي فيلم نازك و اتفاق افتادن كوالسنس.

مقدمه:

اختلاط دو مايع امتزاج ناپذير، به گونه اي است كه يك مايع در مايع ديگر پراكنده شده و ايجاد قطره مي نمايد. توزيع اندازه قطرات (كه ناشي از دو پديده مخالف هم يعني شكسته شدن و درهم ادغام شدن قطرات مي باشد) نقش مهمي در كارايي بسياري از فرآيندهاي صنعتي از قبيل توليد مواد شيميايي، معدني، نفت، مواد داروئي، غذايي و غيره دارد. براي سيستم هاي پراكنده مايع – مايع كه در آنها انتقال جرم يا واكنش شيميايي صورت مي گيرد، نسبت مساحت سطح به حجم قطرات بايستي در حداكثر ممكن باشد و اين يعني كوچكتر شدن هرچه بيشتر قطرات. اما اين امر مسائلي نيز به دنبال دارد مانند افزايش زمان جدائي دو فاز. بنابراين همواره به دنبال يك توزيع اندازه قطره بهينه هستيم و اين توزيع بستگي به نرخ كوالسنس و شكسته شدن قطرات و اينكه كدام تعيين كننده باشد دارد.

فصل اول: كليات

1-1) هدف

همانطور كه گفته شد سيستم هاي پراكنده نقش مهمي در فرايندهاي عمليات مهندسي شيمي و واكنش هاي شيميايي دارند. در آن واكنش هاي شيميايي كه سطح مشترك عامل تعيين كننده سرعت است و عمليات هاي انتقال جرم و حرارت، هرچه قطرات ريزتري داشته باشيم، نرخ انجام فرايند افزايش مي يابد. اما اين امر مشكلاتي را نيز به همراه دارد و زمان جداسازي فازها ممكن است روزها به طور بانجامد كه هرگز مطلوب نمي باشد. همچنين ريزتر كردن قطرات هزينه هاي عملياتي را بالا مي برد. بنابراين در طراحي هاي سيستم هاي پراكنده همواره يك توزيع اندازه قطره بهينه مورد نظر است. اين توزيع ممكن است باريك و يا گسترده باشد كه مسلما توزيعي مناسب است كه داراي كمترين انحراف استاندارد باشد. اين توزيع علاوه بر مشخصات فازها (ويسكوزيته، دانسيته، كشش بين سطحي) به ساختار هندسي و دور همزن نيز بستگي دارد كه همگي آنها را مي توان در نرخ هاي شكسته شدن و كوالسنس قطرات خلاصه كرد.

در طراحي بهينه سيستم هاي پراكنده در تانك هاي اختلاط شونده از نوع همزني بايستي استفاده كرد كه با مصرف كمترين ميزان انرژي، پراكندگي مورد نظر را در سريع ترين زمان ممكن به وجود آورد. همزن توربيني شش تيغه اي (معروف به توربين راشتون) با توجه به مشخصات پراكنده سازي خوبي كه دارد براي اين منظور در محدوده هاي ويسكوزيته كم و در مطالعات سيستم پراكنده مايع – مايع عموما به كار مي رود. اگر مكانيسم تعيين كننده اندازه قطرات مجهول باشد، امكان طراحي مناسب عمليات سخت مي گردد و ممكن است مسائل مختلفي به وجود آيد، مثلا اصلا به اندازه مطلوب قطره دست نمي يابيم يا اينكه بعد از مدت طولاني اين امر حاصل شود و يا حتي اندازه قطر متوسط مطلوب به دست آمده باشد ولي توزيع خيلي گسترده باشد.

انتقال جرم و واكنش هاي شيميايي بر نرخ هاي شكسته شدن و كوالسنس و در نتيجه توزيع اندازه قطرات تاثير دارد. اين امر مي تواند به دليل تغيير مشخصات فيزيكي فازها باشد و يا اينكه جزء سوم ديگر بر رفتار كوالسنس تاثيرات مختلفي داشته باشد. در مطالعات سيستم هاي پراكنده سعي مي كنند تا آنجا كه امكان دارد فازها خالص و عاري از هرگونه ناخالصي باشد تا اثرات پارامترهاي سيستماتيك و مكانيك سيالاتي بهتر مشخص گردد.

اگر سيستم ذاتا كوالسنس كننده باشد، يا اينكه درصد حجمي فاز پراكنده بالا باشد و يا انرژي توربلانسي فاز پيوسته براي شكستن قطرات كافي نباشد، دورهاي پايين همزن به قطرات بزرگي خواهد شد. اگر شرايط به گونه اي باشد كه نرخ هاي شكسته شدن و كوالسنس قابل مقايسه باهم باشند، احتمالا خيلي دير به توزيع مورد نظر دست خواهيم يافت و اگر طراحي تانك و همزن و شرايط عملياتي به خوبي صورت نگرفته باشد، توزيع خيلي گسترده اي ممكن است حاصل آيد.

در اين پروژه هدف دانستن مكانيسم تعيين كننده اندازه قطرات و توزيع اندازه قطرات كه نقش تعيين كننده در طراحي بهينه تانك هاي اختلاط شونده دارد، مي باشد.

2-1) پيشينه تحقيق

بسياري از نتايج آزمايشگاهي با تشكيل قطره در يك نازل و سپس رها شدن آن بر روي فصل مشترك مايع – مايع به دست آمد، به طوري كه زمان پيوند قطره را بتوان اندازه گيري كرد.

اولين مطالعه دانشگاهي توسط رانولدز (1881) با شاهد پيوند قطرات باران در يك استخر انجام شد و اين مسئله توسط ورسينگتون (1895) و اسملوچوسكي (1971) با عكس برداري كه آنها را قادر ساخت تا پديده هاي پيچيده اي را مشاهده كنند، پيگيري شد و آنها را به سوي مكانيسم تشكيل قطره كوچك هدايت كرد. يك تعريف اجمالي از زمان پيوند يك قطره در فصل مشترك را از زمان توليد يك قطره در نازل تا رسيدن به نقطه اي كه محتويات قطره به داخل فاز همگون منتقل شود در نظر مي گيرند. يك لايه نازك از سيال فاز پيوسته بين قطره و فصل مشترك حائل مي شود، اين لايه بايد قبل از اينكه عمل گسيخته شدن و سپس انتقال به داخل فاز همگون اتفاق بيافتد، تخليه شود و تخليه اين لايه نازك فرايند پيوند قطره را كنترل مي كند.