فصل دوم پايان نامه با موضوع تعاريف و مفاهيم خود نظم بخشي
فصل دوم پايان نامه با موضوع تعاريف و مفاهيم خود نظم بخشي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 94 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 56 |
فصل دوم پايان نامه با موضوع تعاريف و مفاهيم خود نظم بخشي
در 56 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مفاهيم خود نظم بخشي
خودنظم بخشي رفتار
طبق نظر بندورا اگر اعمال تنها بوسيله پاداش و تنبيه بيروني تعيين ميشدند، مردم شبيه بادبادك عمل ميكردند و هر لحظه تغيير جهت ميدادند تا خود را به عواملي كه بر آنها تأثير ميگذارد وفق دهند. با مردم غير اصولي رفتار به دور از اخلاق و با مردم درستكار رفتار شرافتمندانه داشتند. حال اگر تقويتكننده بيروني و دروني رفتار را كنترل نميكنند پس چه چيزي آنرا كنترل ميكند؟ پاسخ بندورا اين است كه رفتار آدمي رفتار خود نظم داده شده است. انسان از تجربه مستقيم و غير مستقيم معيارهاي عملكرد را ميآموزد سپس آن معيارها پايهاي ميشوند براي ارزيابيهاي فرد. اگر عملكرد فرد در موقعيتها با معيارهاي او هماهنگ بود مثبت ارزيابي ميشوند و اگر هماهنگ نبود منفي ارزيابي ميشود. از نظر بندورا تقويت دروني حاصل از ارزشيابي شخصي از تقويت بيروني نيرومندتر است (هرگنهان[1]، 2009).
يادگيري خود تنظيمي يك چشم انداز مهم در پژوهشهاي اخير روانشناسي تربيتي است (آكسان[2]، 2009). اين رويكرد از سال 1980، مطرح شد و به واسطه اهميتي كه در يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانشآموزان دارد شهرت فزآيندهاي پيدا كرده است (ريان[3] و پينتريج ، 1997؛ نقل از احمدي پور، 1387). يادگيري خود تنظيمي يك فرآيند فعال و خود رهنمون است كه دانش آموزان، شناخت، انگيزش، نتايج، رفتار و محيط خود را در جهت پيشبرد اهدافشان كنترل و تنظيم ميكنند (گوداس[4] و همكاران ، 2010).
زيمرمن5 يادگيري خود تنظيم را نوعي از يادگيري كه در آن افراد تلاشهاي خود را براي فراگيري دانش و مهارت بدون تكيه به معلم و ديگران، شخصاً شروع كرده و جهت ميبخشد تعريف ميكند به عبارت ديگر در اين يادگيري افراد مهارتهايي براي طراحي، كنترل و هدايت فرآيند يادگيري خود دارند و تمايل دارند ياد بگيرند و قادرند كل فرآيند يادگيري را ارزيابي كنند ( فرمهيني فراهاني و همكاران، 1387). تلاشهاي فعالانهاي كه افراد به طور فراشناختي، انگيزشي و رفتاري در فعاليتهاي يادگيري از خود نشان ميدهند (زيمرمن،2002).
نظريه يادگيري خودتنظيمي يكي از نظريههايي است كه محققان و شناسانِ تربيتي در قالب آن به مطالعه ميپردازند. براساس نظريه يادگيري خود تنظيمي، مؤلفههاي شناخت، انگيزش و كنشوري تحصيلي به صورت يك مجموعه درهم تنيده و مربوط به هم در نظرگرفته ميشوند (شيرازي تهراني، ۱۳۸۱). بنابراين، استفاده از راهبردهاي يادگيري خود -تنظيمي، از جمله عوامل تعيينكننده در موفقيت تحصيلي محسوب ميشود و با بررسي آن ميتوان عملكرد تحصيلي دانش آموزان را پيشبيني نمود. پيشبيني عملكرد تحصيلي، يكي از موضوعهاي محوري مورد علاقه روانشناسي تربيتي است ( فارنهام[5] و همكاران، ۲۰۰۳؛ نقل از بوساتو[6] و همكاران، ۲۰۰۰). خود تنظيمي تعيين اهداف، تكميل برنامهاي در جهت دستيابي به آن اهداف، تعهد نسبت به انجام آن برنامه، اجراي فعال برنامه و اقدامات ديگري كه در جهت باز خورد و اصلاح يا تعيين جهت انجام ميشود (بندورا، 1986،1997 ؛ نقل از آسچ[7]، 2005). به بيان ديگر افراد همپاي اجتماعي شدن خود، اتكاي كمتري به پاداشها و تنبيههاي بيروني پيدا كرده و عمدتاً رفتارشان را خود، تنظيم ميكنند (كرين[8]، 2006).
مطالعه سوابق و تحقيقات نشان ميدهد كه پيرامون خودتنظيمي تحصيلي پرسشنامه اندكي وجود دارد. مطالعه دوگان وآندرد[9] (2011) نشان داد كه پرسشنامه خودتنظيمي از شش عامل انگيزش بيروني، انگيزش دروني، فراشناخت، كنترل و ارتباط شخصي، خود اثربخشي تشكيل شده است. در بررسي ديگري مگنو [10](2011) به اين نتيجه رسيد كه پرسشنامه خودتنظيمي تحصيلي داراي هفت عامل ميباشد شامل حافظه، هدفگزيني، خودارزيابي، جستجوي كمك، ساختار محيطي، مسئوليت يادگيري باشد و برنامهريزي و سازماندهي ميباشد.
انواع خود نظم بخشي
زيمرمن و مارتينز در سال 2002 بين چند نوع خود تنظيمي در حيطه تحصيلي تفاوت قائل شدهاند كه اين انواع خود تنظيمي براساس ميزان دروني شدن آنها تقسيمبندي شده است.
نظمدهي بيروني
در پايينترين سطح پيوستار درونيسازي قرار دارد. در اين حالت، شخص منحصراً بر اساس وقايع بيروني مورد انتظار دست به انجام عملي ميزند يا از انجام يك رفتار باز داري ميكند .
نظمدهي درون فكني شده
ميزان زيادي از درونيسازي به وسيله نظمدهي درون فكنيشده تبيين ميشود. در اين سطح، شخص خود را با تأييد خود يا عدم تأييد خود، نظم ميبخشد .دانش آموز درون فكني كرده تكليف خود را انجام خواهد داد و در صورت عدم انجام آن احساس گناه خواهد كرد. آلبرت بندورا در بررسي يادگير ي خود تنظيمي، دانشآموزان را به عنوان شركتكنندههاي فعال از نظر فراشناختي، انگيزش و رفتاري در فرايند يادگيري ميداند. از نظر فراشناختي فراگيران خود تنظيم افرادي هستند كه روحيه طراحي سازماندهي، خود آموزي و خود ارزيابي دارند. از نظر انگيزشي فراگيران خود تنظيم در تمام مراحل مختلف يادگير ي خود را افرادي لايق، خود كار آمد و مستقل مييابند. از نظر رفتاري فراگيران خود تنظيم، محيطهايي را انتخاب ميكنند كه يادگيري را افزايش دهد. در اين راستا متغيرهاي عاطفي مثل مفهوم خود و منبع كنترل با يادگيري خودتنظيم نقش مهمي ايفا ميكنند .اصطلاح خود نظم دهي در يادگيري از سال 1980 معمول شده است. تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام گرفته است به تعامل راهبردهاي شناختي، فراشناختي و انگيزشي در يك ساختار منطقي تأكيد كردهاند همچنين استنباط ميشود اصطلاح يادگيري خود نظم داده شده داراي بار « خود ارزشي » است به اين دليل كه در اين نوع رفتار ابزار و واسطهاي است ميان افراد و راهبردهاي يادگيري آنها از يك سو و اهداف آنها از سوي ديگر. مثلاً ادراك فرد از تواناييهاي خود و ادراك فرد از سطح دشواري تكليف سرانجام بر چگونگي كيفيت يادگيري او تأثير ميگذارد (زيمرمن و مارتينز[11]، 2002؛ نقل از فرمهيني فراهاني و همكاران، 1387).
1.Hergenhan
2.Aksan
3.Ryan
4.Goudas
5.Zimmerman
1.Furenhum
2. Busato
3. Asch
4. Carina
5. Dgun & Andrade
6. Magno
1. Zimmerman & Marthins
زارع و همكاران (1392) پژوهشي تحت عنوان تأثير نقشه مفهومي بر پيشرفت تحصيلي و خود تنظيمي سطوح بالاي يادگيري در درس فيزيك انجام دادند. در اين تحقيق روش نمونهگيري به صورت خوشهاي تصادفي انجام شد. يافتهها نشان داد كه نقشه مفهومي تأثير معناداري بر پيشرفت تحصيلي و افزايش خود تنظيمي در سطوح بالاي يادگيري در درس فيزيك دارد. باتوجه به نتايج پژوهش حاضر، به كارگيري نقشه مفهومي در آموزش درس فيزيك ميتواند بر پيشرفت تحصيلي و خود تنظيمي سطوح بالاي يادگيري تأثير مثبت داشته باشد.
ابراهيمي قيري (1392) درپژوهشي393دانش آموز (195تيزهوش 198عادي) بصورت نمونهگيري خوشهاي از دبيرستانهاي شيراز انجام داد و نتايج تحليلي t مستقل نشان دادكه انگيزش تحصيلي بيروني و دروني و اميد تحصيلي در دانش آموزان عادي بيشتر از تيزهوشان بود ولي در بعد فقدان انگيزش تفاوتي باهم نداشتند.
محمدپورپيرعليدهي (1391) درپژوهي باعنوان مقايسه خودتنظيمي و تاب آوري در دانش آموزان تيزهوش و عادي برروي300نفر دانشآموز تيزهوش و عادي دوره متوسطه شهر بندرعباس نشان داد كه بين ميزان خودتنظيمي دانش آموزان تيزهوش و عادي تفاوت وجود دارد بدين گونه كه عاديها از خودتنظيمي بالاتري برخوردارند و بين خودتنظيمي و تاب آوري در دختران و پسران تيزهوش و عادي تفاوت مشاهده نشد.
ساماني و حسيني (1391) در پژوهشي تحت عنوان ارتباط ابعاد كاركرد خانواده و خودتنظيمي فرزندان بر روي 397نفر از دانش آموزان پايه سوم دبيرستان شهر شيراز دريافتند كه پاسخدهي عاطفي پيشبيني كننده فراشناخت فرزندان بود و نقشها قابليت پيشبيني شناخت فرزندان را دارد و همچنين كاركرد هيجاني خانواده پيشبيني كننده انگيزه فرزندان است.
سواري و نيسي (1391 ) در پژوهشي تحت عنوان ارتباط خودتنظيمي و خود اثربخشي با گرايش به تكاليف درسي دريافتند كه بين خود تنظيمي وخود اثربخشي با گرايش به تكاليف درسي همبستگي مثبت معنا داري وجود دارد.
حسيني (1391) در يك تحقيق خود تحت عنوان بررسي ارتباط ابعاد كاركرد خانواده و خودتنظيمي فرزندان نشان داد كه پاسخدهي عاطفي پيشبيني كننده فراشناخت فرزندان بود و نقشها قابليت پيشبيني شناخت فرزندان را دارد. همچنين كاركرد هيجاني خانواده پيش بيني كننده انگيزش فرزندان است.
صادقي (1391 ) در پژوهش خود تحت عنوان تعيين نقش كاركرد خانواده بر خودتنظيمي و خودكارآمدي دانش آموزان مقطع راهنمايي شهر كرمانشاه نشان داد كه بين خودكارآمدي فرزندان معلمان تربيت بدني و خودكارآمدي فرزندان رشته هاي غير از آن تفاوت معناداري وجود دارد. ولي بين خودتنظيمي فرزندان معلمان تربيت بدني و خودتنظيمي فرزندان رشته هاي غير از تربيت بدني تفاوت معني داري وجود ندارد.
قريشي (1391) در پژوهشي باعنوان مقايسه راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي و باورهاي انگيزشي فرزندان در گونههاي مختلف خانواده براساس مدل فرايند برروي 308 نفر دانش آموز دبيرستاني شيراز نشان داد كه بين دانش آموزان گونههاي مختلف خانواده از لحاظ بكارگيري ابعاد باورهاي انگيزشي تفاوت معنادار وجود ندارد ولي در گونههاي مختلف خانواده از لحاظ ابعاد راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي تفاوت وجود دارد.
تمنايي فر و همكاران (1391) نيز كه با عنوان رابطه بين اعتياد به اينترنت و ويژگيهاي شخصيتي دانش آموزان مقطع متوسطه كاشان انجام شد، در اين تحقيق 400 نفر به صورت نمونهگيري خوشهاي انتخاب شد. براي تحليل دادههاي پژوهش از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون هم زمان استفاده گرديد. بين اعتياد به اينترنت با روان رنجورخويي و برون گرايي با 95 درصد اطمينان رابطه اي معنادار وجود داشت. اما، بين با وجدان بودن با اعتياد به اينترنت رابطه معنيداري مشاهده نشد. نتايج نشان داد كه اعتياد به اينترنت با برخي از صفات شخصيتي دانش آموزان از جمله روان رنجورخويي و برون گرايي ارتباط دارد.