مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي
مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 52 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 35 |
مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي
در 35 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع خودكارآمدي تحصيلي
خود كار آمدي
خود كار آمدي عمده ترين و اصلي ترين مكانيسم در كاركرد شناختي انسان به شمار مي رود و عبارت است از باور هاي افراد در مورد لياقت هايشان جهت اعمال كنترل روي حوادث موثر زندگي (بندورا، 1992). در چهار چوب نظريه خودكارآمدي بندورا چنين عنوان مي شود كه افراد داراي باورهاي قوي در مورد توانايي هاي خود نسبت به افرادي كه در مورد توانايي هاي خود ترديد دارند ، در انجام تكاليف كوشش و پافشاري مي كنند و در نتيجه عملكرد آن ها در انجام تكاليف بهتر است . عوامل بسياري در شكل گيري عوامل انگيزش و شناختي نقش دارند.
باور هاي خود كار آمدي زمينه ي تازه ي در پژوهش هاي روان شناختي ايجاد كرده است. هر پژوهشي در اين زمينه مي تواند جنبه اكتشافي داشته باشد و به شناخت ماهيت و كنش وري آن كمك كند . از لحاظ علمي با توجه به اثرات گسترده اميد با باورهاي خودكار آمدي تا حدودي اهميت چنين پژوهشي را نمايان مي سازد.
خود كار آمدي ، يكي از مفاهيم مورد تاكيد در نظريه هاي يادگيري است . خود كار آمدي (به قضاوت فرد در مورد توانايي هاي خود براي انجام موفقّيت آميز يك تكليف يا كار) گفته مي شود . (وولفلك،2004) تئوري خودكار آمدي بندورا، به نقش اعتماد و اطمينان و عزت نفس فرد نسبت به توانايي هايش در انجام رفتار خواسته شده از وي تاكيد دارد.(بندورا و آدامز 2002) باورهاي خود كار آمدي تعيين مي كند كه افراد تا چه اندازه براي فعاليت خود انرژي صرف مي كنند و تا چه ميزان در برابر موانع مقاومت مي نمايند.(پاجارس و شانك،2001) خود كار آمدي بر رفتار فرد بسيار تاثير گذار است . به عنوان مثال ، دانش آموز داراي خودكارآمدي سطح پايين ممكن است حتي براي يك امتحان خودش را آماده نكند ، زيرا فكر مي كند كه هر اندازه زحمت بكشد ، فايده اي نخواهد داشت.(سانتروك2004)
در مقابل ، شخص بر خوردار از خودكارآمدي سطح بالا در انجام كارها اميد وارتر و موفق تر است . بدين ترتيب ، يادگيري ما به وسيله خود كار آمدي سطح پايين محدود تر مي شود و به وسيله ي خود كار آمدي سطح بالا افزايش مييابد (سيف، 1387). بنا بر اين،خود كار آمدي اطميناني است كه شخص ، رفتار خاص را با موفقيت به اجرا مي گذارد و انتظار نتايج بدست آمده را دارد (بندورا و اس چاك ،2005). به طور كلي هماهنگي كه افراد بر اين باور باشند كه قابليت ها و توانايي هاي لازم براي انجام كار يا فعاليتي را دارند ، براي انجام آن تكليف وقت بيشتري را صرف مي كنند و در نهايت به نتايج بهتري دست پيدا خواهند كرد. ادراك افراد از خود ، بر تفكر ، انگيزش ، عملكرد و هيجانات فرد تاثير مي گذارد (پروين ،2004).