مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره هويت
مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره هويت |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 32 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 26 |
مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره هويت
در 26 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع هويت
واژه هويت
در فلسفه ،هويت به حقيقت جزئيه تعريف شده است يعني هرگاه ماهيت باتشخيص لحاظ ومعتبر شود.:هويت به معني وجود خارجي است و مواد تشخيص و بالعرض است (معين،1389).
بهزادفر در كتاب هويت مي نويسد: در لغتنامه دهخدا نيز در بيان و اصل كلمه هويت، لفظ (هو) آورده شده است.هويت گاه بر وجود خارجي و گاه بر ماهيت با تشخيص اطلاق مي شود كه عبارت است از حقيقت جزئيه (بهزادفر به نقل از دهخدا) جرجاني در كتاب التعريفات هويت را روي عقلاني از حيث امتيازي از ديگران مي داند، منظور از امتياز در اينجا تفاوت و تعداد داشتن است و به معني برتر بودن نيست (صالحي، 1389).
واژه هويت[1] ريشه در زبان لاتين [2]دنتيتاس دارد واز دم [3]يعني مشابه و يكسان مشتق شده كه داراي دو معاني اصلي است، اولين معني آن بيانگر مفهوم تشابه مطلق است،معناي دوم آن به معني تمايز است كه با مرور زمان سازگاري و تداوم را فرض ميگيرد. به اين ترتيب هويت به مفهوم شباهت از دو زاويه مختلف قابل بررسي است و به طور همزمان ميان افرادو اشياء دو نسبت محتمل بر قرار مي سازد.شباهت و تفاوت (محرمي ،1383).
2-3-2- هويت در نگاه ديگران
مقوله هويت براي پاسخگويي به پرسش چيستي و كيستي در همه علوم قدمتي هم پاي تمدن بشر دارد مولوي مي سرآيد :
روزها فكر من اينست و همه شب سخنم ، كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم.
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به كجا ميروم آخر تنهايي وطنم
ملا صدرا در كتاب اسفاراربعه به ريشه يابي معاني هويت مي پردازد و وجود متفاوتي را براي آن قائل است.
هويت به معناي وجود واقعي شي ،هويت به معناي ماهيت ،هويت به معناي وجود وهويت به معناي مصداق (صالحي ،1388)
هويت اصطلاحآ مجموعه اي از علايم،آثار مادي،زيستي،فرهنگي و رواني است كه موجب شناسايي فرد از فرد،گروه از گروه،اهليتي از اهليتي ديگر و فرهنگي از فرهنگ ديگر مي شود كه محتوا و مظروف اين ظرف به متقاضي هر جامعه و ملت متفاوت و بيانگر نوعي وحدت،اتحاد،هم شكلي، تداوم، استمرار، يكپارچگي و عدم تفرقه است (محرمي،1389) مفهوم هويت مانند بسياري از مفاهيم فلسفي،اجتماعي و انساني،انتزاعي،سهل و ممتنع مي باشد و از سوي ديگر در حال شدن دائمي است.لذا همواره بايد از طيفي ياد كرد كه در يك سوي آن،هويت،صرف نظر از پسوندهاي كه بدان افزوده مي شود بر روي اين طيف معاني بي پايان هويت قرار دارد و تمامي بحثهاي هويت صرف نظر از پسوند هايي كه به آن افزوده مي شود بر روي اين طيف قرار دارند (پيران ،1388).
گيدنز در كتاب جامعه شناسي مي نويسد هويت همان چيزي است كه فرد بر آن آگاهي دارد،به عبارت ديگر هويت شخص چيزي نيست كه در ادامه كنشهاي اجتماعي به او تعويض شده باشد بلكه چيزي است كه فرد بايد آن را به طور مداوم و روزمره ايجاد مي كند و در فعاليتهاي بازتابي خويش مورد حفاظت و پشتيباني قرار دهد.(گيدنز[4]،2007)در مقابل عده اي همچون افروغ اعتقاد دارند كه هويت امري است اجتماعي، هويت تلاشي است كه جمعي از انسان ها به منظور تداوم و تمايز حيات مادي و معنوي خود بروز مي دهند، و بر معيارهاي گوناگوني از قبيل خانواده،خويشاوندي و مقولات انتزاعي چون دين مشترك قومي و ديدگاههاي سياسي استوار است.هويت ملي و قومي و ديني بر اساس همين تعريف شكل ميگيرد (پاينده،1390).
لذا هويت بر وجود مختلفي دلالت دارد وجودي كه هر يك در جامعه ظهور مي كند و رشد مي يابد هويت را مي توان به مشابه تغييروتحدد و دانست چرا كه يك امر اتصالي،تدريجي و منتشر ودر زمان است و هر آنچه در زمان جاري باشد پوياست.از طرفي هويت غير قابل اشتراك با ديگران است ،به عبارت ديگر اين مفهوم پويا و جاري در زمان به ماهيتهاي مستقل از هم تعلق دارد (اميري،1390).
[1] .identity
[2] .dentitas
[3] .dem
[4].Giddenz
در فرهنگهاي سنتي كنوني نيز چنين است وفرد با زندگي در محيطي بهتر به هويتي سهل الوصول ويك تكه دست مي يابد اما با پيشرفت جوامع وشيوع زندگي گسترده تر شهري كه فرهنگهاي جديد وجوامع هويت يابي براي بسياري از افراد كار دشواري است و تا وقتي كه بحران هويت حل نشده باشد فرد مفهوم يك پارچه اي از خود با سلسله معيارهاي ارزيابي ارزشمند خويش در زمينههاي عمده زندگي همچون جهت گيري شغل وجهان بيني وهم چنين ازدواج نخواهد داشت . در اين جوامع پيچيده به ناچار تسليم طلبي وشكل گيري هويت (هويت دنباله رو )جاي خود را به درگيري وجست جوگري مي دهد وهويتي چهل تيكه شكل مي گيرد (هاشمي،1389).
كسب هويت ودست يابي به بالاترين سطوح آن موضوعي است كه در سالهاي اخير بطور جدي مورد پژوهش ومطالعه قرار گرفته است هم چنين مطالعات پژوهشهاي انجام شده هويت در مسائلي از قبيل اعتياد ،ايدز ،طلاق و....ومشكلات رفتار ي كه تهديد كننده سلامت جامعه هستند نقش موثري دارد بدين ترتيب منزلتهاي نابالغ هويت به خصوص هويت سردر گم آسيب پذيري افراد را در برابر اين مسائل افزايش مي دهد وبالعكس آن منزلتهاي بالغ هويت توان رودر رويي با بحرانهاي پيچيده اجتماعي و رواني را داراست (دلاور،1390).
دقت نظر در چنين مسائلي در ايران و كشورهايي مانند آن كه با گسترش روز افزون مدرنيته وجهاني شدن از سويي ديگر با ارزشهاي تحميلي در حال رشد جهان سرمايه داري كشورهاي توسعه يافته مواجه اند مي توان از بحران هولناك هويتي كه مي توانند گريبانگير نسل يا نسل هايي گردد جلوگيري نماييد. (مساوات،1392)
2-3-6- تاثير هويت بر سبك زندگي
با تغيير بافت اجتماعي از حالت سنتي به شكل مدرن و يا شبيه مدرن و در اثر تحولات ناشي از جهاني شدن شاهد تغييرات ماهيت انسان وتغيير هويت اجتماعي وفردي او هستيم كه اين امر ناشي از آثار و عوارض تمدن جديد صنعتي ،آسيب زدايي شهر نشيني ،زوال همبستگي اجتماعي وافزايش انگيزه اي فرد طلبانه وغير اجتماعي و در مجموع هويت زدايي اجتماعي بوده است. (گل محمدي، 1388).
جهاني شدن پديده اي است كه جوانب گوناگون زندگي فرهنگي اعم از نگرش جنسيتي دانش آموزان رسمي،هويت و سبك زندگي مردم را تحت تآثير قرار مي دهد (لطف آبادي،نوروزي،1389) رواج شيوههاي جديد رفتار اجتماعي براي پركردن فضاهاي زندگي (مثلآ:پاساژ گردي،توجه به رسانههاي مختلفمديريت بدن،تمركز بر بدن،و...)فردي شدن،اهميت يافتن سياستهاي زندگي بر اساس ترجيحات سبكهاي زندگي متفاوت،از جمله زمينههاي اصلي هستند كه شرايط جديدي را پيش روي افراد قرار داده اند اين به بدان معناست كه اين تحولات كه در قالب جهاني شدن فرهنگي رخ مي دهد علاوه بر تآثير بر ذوق،سليقه،گذراندن اوقات فراغت و در نهايت سبك زندگي افراد نگرش به خود و جامعه و ميزان هويت اجتماعي آنها تحت تآثير قرار داده است.
به عبارت ديگر در جامعه مدرن نوع و سبك رفتار و كنشهاي مصرفي يا سبك زندگي است كه هويتهاي فردي و اجتماعي را شكل مي دهد. (كفاشي و همكاران،1389) به طور كلي در چنين فضاي اجتماعي علاوه بر سبكهاي متفاوت زندگي كه توسط افراد انتخاب مي شود فرايند جهاني شدن موجب تغيير در منابع هويتي و هويت گزيني افراد نيز شده است. (خواجه نوري و همكاران،1389).
اهميت اين امر زماني مشخص مي شود كه بدانيم بدون سبك زندگي و هويت اجتماعي يعني بدون چهارچوبهاي مشخصي كه شباهت ها و تفاوت ها را آشكار مي سازد افراد يك جامعه امكان برقراري ارتباطي معنا دار و پايدار ميان خود را نخواهند داشت (كفاشي و همكاران،1389) همچنين فهم چيستي و چگونگي خود در برابر ديگري كه مشخصه هويت است نه تنها در ساختار رواني افراد بلكه در تكاپوهاي جامعة انساني نيز اهميت زيادي دارد (ذولفقاري و سلطاني،1389).
مسآله بودن اين موضوع از آنجا ناشي مي شود كه مسير تغير سبكهاي زندگي و ورود سبكهاي جديد زندگي موجب تغيير و تهديد فرهنگي،فردي شدن و افزايش شكافهاي اجتماعي،رواج مصرف گرايي،از هم پاشيدگي شبكههاي سنتي ودر نهايت بحران هويت فردي و اجتماعي افراد مي شود در اين موضوع افراد هويت خود را به جاي منابع سنتي هويت،از خلال مصرف كالاها و سبكهاي گوناگون زندگي كسب مي كنند (رضايي،1389).