مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي
مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 34 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 36 |
مباني نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي
در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع پيشرفت تحصيلي
پيشرفت تحصيلي[1]
اگر موفقيت تحصيلي را معادل با پيشرفت تحصيلي مد نظر باشد به معني موفقيت دانش آموزان در گذراندن دروس يك پايه تحصيلي مشخص و يا موفقيت در امر يادگيري مطالب درسي ميباشد و مخالف آن افت تحصيلي است كه از معضلات و مشكلات نظام ميباشد. اتيكسون[2] و همكاران (1998)، پيشرفت تحصيلي را توانايي آموخته شده يا اكتسابي فرد در موضوعات آموزشگاهي ميدانند كه به وسيله آزمونهاي استاندارد شده اندازهگيري ميشود (به نقل از سيف، 1380).
عوامل موثر در پيشرفت
به طور كلي مهمترين عوامل موثر بر پيشرفت به شرح ذيل است:
الف) هوش :
يكي از مهمترين و اساسي ترين عوامل موفقيت، مخصوصاً در فراگيري دانشها و فنون مختلف است، چنانكه اگر فرد از نظر هوش عقب مانده باشد تحصيل وي در روند عادي وجاري نظام آموزشي ميسر نخواهد بود و بايد به روش ديگري مثلاً آموزش استثنايي، ازتحصيل بهره مند گردد.
ب) علايق و عوامل مربوط به دانش آموز:
علاقه يا رغبت از لحاظ تربيتي نقطه شروع فعاليتها را تشكيل مي دهد. براي اينكه تحصيلي چشمگيرتر نسبت به ساير افراد دارند. انگيزش و پيشرفت تحصيلي، علاقه به مطالعه و پيشرفت، ابتدا در آزمايشگاههاي روانشناسي آغاز گرديد و سپس به سازمانها و موقعيتهاي ديگر گسترش يافت. بهتريت انگيزههاي اجتماعي توسط هنري موري(1938) ارائه شده است. وي اولين كسي بود كه مفهوم نياز به پيشرفت را از طريق كار بر روي گروه كوچكي از افراد بهنجار و با استفاده از روشهاي مصاحبه، پرسش نامه، تحليل رويا و خاطرات، بررسي زندگي نامه فردي، مشاهده رفتار در جلسات گروهي، تجربه هاي آزمايشگاهي گوناگون، بررسي واكنش افراد به ناكامي، موزيك و شوخي را به دست آورد. وي نياز را به عنوان فشار دروني جهتداري ميدانست كه تعيين مينمايد افراد چگونه به دنبال پديدهها و اشياء يا موقعيتهاي مختلف در محيط هستند و چگونه به آنها پاسخ ميدهند تا با ارضاء شدن نيازهايشان فشار درونيشان را كاهش ميدهند. موري و همكارانش(1938) به تدوين فهرستي از نيازهاي انسان پرداختند و آنها را به دو دسته تقسيم كردند:
الف- نيازهاي اوليه (فيزيولوژيك) از قبيل نياز به غذا،آب، هوا، امور جنسي، عمل دفع، اجتناب از درد، حرارت و ...
ب- نيازهاي ثانويه روان شناختي يا اجتماعي: وي فهرستي از نيازهاي روان شناختي يا اجتماعي از قبيل نياز به پيشرفت به نظم و ترتيب، درك و فهم، پيوند جويي، سلطهگري، دنباله روي، استقلال، خود نمايي، آسيب گريزي، اجتناب از سرزنش و .. را شناسايي نمود و اظهار داشت كه بسياري از رفتارها (نه لزوما همه آنها) توسط مجموعه اي از نيازهاي فوق كنترل و هدايت ميشوند و هر فرد را مي توان صاحب مجموعه اي مشخص از نيازهاي فوق دانست كه رفتارش را در جهت ارضاي آن نيازها كه براي شخصيت اش حياتي هستند، نيرو بخشنده و هدايت مي نمايد(به نقل از رجبي،1392).
...
2-2-3 اندازه گيري پيشرفت تحصيلي
مهمترين وسيله اندازه گيري پيشرفت تحصيلي آزمون است (آزمونهاي پيشرفت تحصيلي كتبي يا مداد و كاغذي)
آزمونهاي پيشرفت تحصيلي كتبي را ميتوان ابتدا به دو دسته عيني و غيرعيني (ذهني) تقسيم كرد. آزمونهاي عيني آزمونهايي هستند كه هم سوالها و هم جواب سوالها رادر اختيار آزمون شوندگان قرار ميدهند و آزمون شوندگان درباره جوابهاي داده شده اعمالي انجام ميدهد يا تصميماتي اتخاذ مي كنند. به همين سبب اين آزمونها را آزمونهاي بسته پاسخ نيز مينامند. آزمونهاي عيني يا بسته پاسخ به طور عمده ازسه نوع اصلي چندگزينه اي، صحيح- غلط و جور كردني تشكيل مييابند. آزمون شونده در جواب دادن به سوالهاي چند گزينه اي، جواب صحيح را از ميان تعدادي جواب پيشنهادي بر مي گزيند، در سوالهاي صحيح- غلط، درست يا غلط بودن سوالها را تعيين مي كند، و در سوالهاي جور كردني، تعدادي سوال را با تعدادي جواب جور مي كند. در تصحيح برگه هاي آزمونهاي عيني نظر شخصي مصحح هيچ گونه دخالتي ندارد، و از اين رو به اين آزمونها، آزمونهاي عيني مي گويند(همان منبع).
آزمونهاي ذهني كه به آزمونهاي تشريحي يا انشايي معروف اند آزمونهايي هستند كه در آنها سوالها در اختيار آزمون شونده گذاشته مي شوند و او جواب سوالها را خود آماده مي كند و در برگه امتحاني مي نويسد. به همين سبب به آنها آزمونهاي باز پاسخ نيز گفته مي شود. علت نام گذاري اين نوع آزمونها را نيز به دو دسته آزمونهاي گسترده پاسخ و آزمونهاي محدودپاسخ تقسيم كرد. در آزمونهاي گسترده پاسخ، براي پاسخ آزمون شونده هيچ محدوديتي وجود ندارد و او آزاد است تا هرگونه كه مايل باشد پاسخ خود را بپروراند و سازمان دهد. اما در آزمونهاي محدود پاسخ آزمون شونده در دادن پاسخ به سوالها آزادي كامل ندارد و سازندهي آزمون پاسخ دهنده را ملزم ميكند تا پاسخ هاي خود را درچارچوب شرايطي محدود سازد.