پايان نامه بررسي رابطه هيجان خواهي و هوش هيجاني و رفتارهاي پرخطر در دانش آموزان
پايان نامه بررسي رابطه هيجان خواهي و هوش هيجاني و رفتارهاي پرخطر در دانش آموزان |
![]() |
دسته بندي | روانشناسي و علوم تربيتي |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 94 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 21 |
پايان نامه بررسي رابطه هيجان خواهي و هوش هيجاني و رفتارهاي پرخطر در دانش آموزان
فهرست مطالب
مقدمه. 4
بيان مسئله. 5
ضرورت و اهميت تحقيق. 9
اهداف تحقيق. 9
فرضيه هاي پژوهش... 10
تعريف مفهومي و نظري.. 11
هوش هيجاني.. 11
هيجان خواهي.. 11
تعريف عملياتي.. 12
پيشينه پژوهش... 13
نمونه و روش نمونه گيري.. 16
روش پژوهش... 16
ابزار پژوهش... 17
مقياس كوتاه هيجان خواهي زاكرمن.. 18
روش تجزيه و تحليل داده ها 19
منابع. 20
مقدمه
انسانها از نظر پايه ارثي انگيختگي و واكنش پذيري نسبت به محركهاي محيطي ، تفاوت دارند. منظور از سطح پايه انگيختگي اين است كه يك نفر بدون تحريك بيروني ، چقدر برانگيخته است . واكنش پذيري ، به واكنش انگيختگي فرد هنگام قرار گرفتن در معرض تحريك بيروني ، اشاره دارد. هيجان خواهي1 نوعي صفت شخصيت است كه با انگيختگي و واكنش پذيري ارتباط دارد. فرد زياد هيجان خواه ، تحريك بيروني مداوم مغز را ترجيح مي دهد ، از كارهاي تكراري كسل مي شود و همواره در جستجوي راه هايي براي افزايش دادن انگيختگي از طريق تجربيات هيجان انگيز است. فرد كم هيجان خواه ، تحريك مغزي كمتري را ترجيح مي دهد و كارهاي تكراري را نسبتاً خوب تحمل مي كند. بطور كلي سازه هيجان خواهي مربوط مي شود به اينكه سيستم عصبي مركزي فرد(مغز و نخاع شوكي) تا چه اندازه اي به تغيير و تنوع نياز دارد ، بطوري كه افراد هيجان خواه ترجيح مي دهند فعاليت هاي خود را تغيير دهند ، كانالهاي تلويزيون ، داروها و شريكان جنسي خود را عوض كنند و الي آخر(ريو2 2004 ، ترجمه سيد محمدي) هوش عاطفي به عكس بهره هوشي قابل تغيير و وابسته به شرايطي است كه فرد در آن بزرگ مي شود و اين نكته مثبت زندگي است و بهتر است احساسات و هيجانات خود را كنترل كنيم. ما تنها قسمتي از خلق و خوي خود را از طريق وراثت و ژنتيك دريافت مي كنيم و محكوم نيستيم كه تا آخر عمر با همان خلق و خوي زندگي كنيم.
هوش منطقي از طريق وراثت و هوش عاطفي از طريق آموزش و يادگيري ايجاد مي شود. دانيل گلمن محقق و پژوهشگر دانشگاه راتگرز مي گويد :
«بدون داشتن هوشي عاطفي بالا هو مي توان در رهبري موفق شد به شرطي كه خيلي خوش شانس باشيم و شرايط به نفع ما باشد». (شريفيان ثاني، 1383)