مقايسه نقش ابعاد سرشت و منش و شيوه هاي فرزند پروري والدين در افراد همسر آزار و قربانيان همسر آزار
پايان نامه كارشناسي ارشد روان شناسي باليني(MA) عنوان پژوهش مقايسه نقش ابعاد سرشت و منش و شيوه هاي فرزند پروري والدين در افراد همسر آزار و قربانيان همسر آزار مقدمه همسرآزاري معضلي است كه در قرون اخير بيش از هر زمان ديگري در جوامع مورد توجه و بررسي كارشناسان قرار گرفته و شايد بهترين دليل براي توجه به اين امر، مطرح شدن مسئله حق |
![]() |
دسته بندي | روانشناسي و علوم تربيتي |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 123 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 82 |
پايان نامه كارشناسي ارشد روان شناسي باليني(M.A)
عنوان پژوهش:
مقايسه نقش ابعاد سرشت و منش و شيوه هاي فرزند پروري والدين در افراد همسر آزار و قربانيان همسر آزار
مقدمه
.همسرآزاري معضلي است كه در قرون اخير بيش از هر زمان ديگري در جوامع مورد توجه و بررسي كارشناسان قرار گرفته و شايد بهترين دليل براي توجه به اين امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهي اين قشر از حقوق و مزاياي خود در برابر همسرانشان است. مقوله همسرآزاري از جمله اخبار داغي است كه اگر هر روز هم در صفحات حوادث روزنامه ها ديده نشود، دست كم هر چند روز يك بار با مطالبي به صورت گزارش يا مقاله هاي گوناگون به آن پرداخته مي شود.در اينجا كوشيده ايم تا با نگاهي گزارش گونه و تحليلي اين مسئله را مورد بررسي قرار داده و به نكات و راه كارهاي تازه اي در اين باره اشاره كنيم.پديده اي با عنوان آزار همسر و فرزندان مقوله اي است كه به طور طبيعي در هر جامعه اي به صورت هاي گوناگون وجود دارد.خشونت فيزيكي و بدني مانند صدمه زدن به اشياي منزل و ضرب و شتم همسر يا خشونت رواني و كلامي مانند تحقير، بهانه جويي نسبت به چهره و شرايط جسماني زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وي و همچنين خشونت اجتماعي شامل منع اشتغال و تحصيل، ممنوعيت ارتباط با بستگان حتي به صورت تلفني كه بيشتر در استان هاي غربي كشور شايع است. خشونت اقتصادي مانند نپرداختن خرجي و در نهايت صدمات و آزارهاي جنسي از طريق تحميل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وي به خاطر اعتياد و غيره، مهم ترين و شايع ترين انواع همسرآزاري مردان نسبت به زنان است.تربيت فرزندان يكي از وظايف دشوار پدر و مادر است. روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند بدانند كه چگونه والدين، رشد اجتماعي و شايستگي را در كودكان پرورش مي دهند يكي از نيرومندترين رويكردها در اين زمينه مطالعه اي تحت عنوان شيوه هاي فرزندپروري است (دارالينگ ، 1999، ص 279-69).شيوه هاي فرزند پروري به عنوان مجموعه يا منظومه اي از رفتارها تعريف شده است كه تعاملات والد ـ كودك را در طول دامنه گسترده اي از موقعيت ها توصيف ميكند و فرض بر اين است كه يك جو تعاملي تأثيرگذار را بوجود مي¬آورد (عليزاده و آندرايس ، 2002، به نقل از محرابي، 1383).شيوه هاي فرزندپروري عاملي تعيين كننده و تأثيرگذار است كه نقش مهمي را در آسيب شناسي رواني و رشد كودكان ايفا ميكند. بحث در مورد هريك از مشكلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش ها، رفتارها و شيوه هاي فرزندپروري والدين تقريباً غيرممكن است (عليزاده و آندرايس، 2002، ص 52-37). طبق تحقيقات انجام شده شيوه هاي فرزندپروري مستبدانه، سهل گيرانه و بي اعتنا با اضطراب، ترس و رفتار ضداجتماعي در دوران نوجواني و بزرگسالي رابطه دارد (هنري ماسن ، 2005، مترجم ياسايي، 1380، ص 156-150). فرزندان والدين مستبد معمولاً واپس زده و تهاجمي هستند و فرزندان والدين سهل گير خيلي ناپخته اند و معمولاً پرجنب و جوش و عبوس و تهاجمي هستند (راتوس ، 2001، مترجم گنجي، 1388).ابعاد سرشت و منش توسط كلونينجر مطرح شده است .ديدگاه كلونينجر با تأكيد بر پارامترهاي زيست شناسي، يك چارچوب نظري محكم در مورد شخصيت پديد آورده است كه هم شخصيت بهنجار و هم شخصيت نابهنجار را در بر ميگيرد. (كلونينجر،1987).بنابرين هدف از پژوهش حاضر بررسي نقش ابعاد سرشت و منش و شيوه هاي فرزند پروري در افراد همسر آزاد و قربانيان همسر آزار است .
بيان مسئله
همسرآزاري يكي از آسيب هاي اجتماعي پنهان است كه معمولاً در محيط بسته خانه شكل مي گيرد و سبب از هم گسيختگي كانون خانواده مي شود .قربانيان اصلي خشونت در محيط خانواده در مرحله نخست زنان و پس از آن كودكان و سالمندان مي باشند . اگر چه زن آزاري سابقه اي طولاني دارد ،ولي از سال 1970 در آمريكا به آن دسته از زناني كه با شكايت همسرآزاري مراجعه كردند توجه خاصي شد و اهميت آن به اطلاع عموم رسانده شد(هادسون ،1981)در جهان امروز خشونت نسبت به زنان يكي از مسائل بزرگ بهداشت عمومي به حساب مي آيد و در طي دهه هاي اخير به صورت پديده اي همه گير در آمده است . همچنين همسرآزاري خود زمينه ساز مشكلات بهداشتي ديگري است به طوري كه زنان مورد ضرب و شتم دو برابر بيش از زنان ديگر به درمانهاي روحي نياز پيدا مي كنند(برنسون ،2001).
آسيب ناشي از همسرآزاري گاه بسيار شديد و كشنده مي باشد.خشونت عليه زنان در دوران حاملگي سبب افزايش عوارض حاملگي از قبيل تولد شير خواران با وزن كم، حاملگي زودرس و سقط جنين مي گردد(برنسون،2001).همسرآزاري درتمام طبقات اجتماعي و در همه جوامع رخ مي دهد . شيوع همسرآزاري بسته به جمعيت مورد مطالعه و تعريف همسرآزاري متفاوت است و هنوز آمار روشني در زمينه شيوع عوامل موثر در بروز آن در دسترس نمي باشد. افراد با مشخصات فردي، خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي خاص ممكن است در معرض خطر براي ايجاد اين مشكل بوده يا سبب تشديد آن شوند . همچنين نگرش اجتماعي و قانوني جامعه صرف نظر از وضعيت اجتماعي اقتصادي افراد، عامل خطر اصلي در همسرآزاري محسوب ميگردد(مارتين ،2001). در دنيا 48مطالعه گسترده انجام شده و نتيجه آن 69-10 درصد زنان ،قرباني خشونت عليه شريك جنسي از نوع فيزيكي هستند(سازمان بهداشت جهاني،2002).حدود 20 درصد خشونت ها به شكل تهاجم هاي جنسي و 25 درصد به شكل برخورد هاي خفيف است حدود 5/3 ميليون زن در سال در آمريكا قرباني خشونت عليه همسر هستند . در مقابل 2/3 ميليون مرد نيز در در سال در آمريكا قرباني خشونت عليه همسرند(سازمان بهداشت جهاني،2002)اين خشونت باعث دو ميليون صدمه و ۱۳۰۰ مرگ در سال است. عوارض در قربانياني كه خشونتهاي مكرر را تحمل كرده اند شديدتر از سايرين است اين عوارض عبارتند از صدمات فيزيكي،رواني - اجتماعي، رفتارهاي پرخطر غير بهداشتي، عوارض اقتصادي. هزينه اين نوع خشونت در آمريكا در سال ۱۹۹۵ بيش از ۸ ميليون دلار بود، در ايران آمار معتبري در مورد خشونت با شريك جنسي در دست نيست (قهاري،2008).يكي از مولفه هايي كه شايد به نوعي با همسر آزاري در ارتباط باشد شيوه هاي فرزند پروري افراد است تربيت فرزندان يكي از وظايف دشوار پدر و مادر است. روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند بدانند كه چگونه والدين، رشد اجتماعي و شايستگي را در كودكان پرورش مي دهند يكي از نيرومندترين رويكردها در اين زمينه مطالعه اي تحت عنوان شيوه هاي فرزندپروري است (دارلينگ ،1999).