بررسي محتواي قضيه زمان از دست رفته ا ز كتاب مديريت استرس
بررسي محتواي قضيه زمان از دست رفته ا ز كتاب مديريت استرس |
![]() |
دسته بندي | علوم انساني |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 199 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 93 |
بررسي محتواي قضيه زمان از دست رفته ا ز كتاب مديريت استرس
قسمتي از متن:
چه رابطه اي بين خودآگاهي و فشار اجتماعي وجود دارد؟
هر چقدر خودآگاهي بالاتر باشد، اثر فشار اجتماعي كمتر است و بالعكس فشارهاي اجتماعي بر كسانيكه خودآگاهي كمتري دارند، اثرات مخرب تري دارد. افرادي كه در سطح اول و دوم بلوغ مدل كوهلبرگ قرار دارند، فشارهاي اجتماعي بسيار اثرگذاري مي باشد و مي تواند بسته به شدت آن، باعث خودفراموشي، انهدام هويت شخص، تغيير هويت و تبديل شدن به انساني با ارزشهاي متفاوتي كه ديگران براي او خواسته اند شود كه آن ارزشهاي حتي در حقيقت ضد ارزش هم ميتواند باشد چون در مرحله اول كه آن را سطح خود محوري هم ميتوان گفت، فرد چيزي را خوب يا، بد ارزيابي مي كند كه آن چيز سبب پاداش فردي يا جلوگيري از تنبيه باشد و اقدام مناسب، اقدامي است كه براي ارضاي ابزاري نيازهاي فردي و گاه نيازهاي ديگران باشد. همچنين در مرحله دوم كه آن را مرحله مطابقت هم مي توان گفت، درست يا غلط بودن رفتارها و توجيه اخلاقي بر مطابقت بار سوم و انتظارات جامعه و قوانين تدوين شده در مراجع معتبر و مراعات آنها، استوار است و گرايش به خوب بودن در گرو تأييد نمودن و خشنود كردن ديگران و موافقت با ديدگاه اكثريت مي باشد و گرايش به انجام وظيفه در گرو احترام به اقتدار، حفظ ترتيب اجتماعي و احترام به انتظارات ديگران استوار است. به همين علت در مرحله اول و دوم بلوغ، فشارهاي اجتماعي اثرات مخرب تري دارد.
3- آيا خودآگاهي ثابت است يا دانش انسان از خود به مرور زمان، كاهش يا افزايش مي يابد؟
خودآگاهي بسته به اينكه شخص در چه مرحله اي از بلوغ ارزشها باشد و فشارهاي اجتماعي و عوامل محيطي در چه حدي باشند ميتواند كاهش يا ثبات و يا افزايش يابد. به صورتيكه براي كسي كه در سطح بلوغ پايين تري باشد و فشارهاي اجتماعي نيز شديد باشد، خودآگاهي مي تواند كاهش يابد و حتي به انهدام شخصيت و ناخودآگاهي تبديل شود. اما براي افرادي كه در مرحله سوم بلوغ خود قرار دارند، فشارها مي تواند كم اثر و حتي براي انسانهاي كامل بي اثر باشد و حتي باعث افزايش بيشتر خودآگاهي شود. چون مرحله سوم مرحله پايبندي به اصول اخلاقي است و مجموعه اي از بالغ ترين ارزشهاست. درست يا غلط بودن مسائل بر اساس اصول دروني فرد مورد قضاوت قرار مي گيرند و اين مرحله، اصول گرايي نام دارد.