پايان نامه روانشناسي ورزش
پايان نامه روانشناسي ورزش |
![]() |
دسته بندي | روانشناسي و علوم تربيتي |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 74 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 229 |
پايان نامه روانشناسي ورزش
مقدمه:
روانشناسي ورزشي[1] شاخهاي از علم ورزش است كه در جستجوي فراهم نمودن پاسخ به سؤالات مختلف در زمينههاي رفتار انساني در حيطه ورزش است. از آنجايي كه روانشناسي به مطالعه رفتار ميپردازد، بالطبع موضوع روانشناسي ورزشي نيز مطالعه حركات و فعاليتهاي ورزشي در تمام ابعاد از فعاليت حركتي يك كودك دبستاني تا مسابقات جهاني و المپيك ميباشد.
[1].sport psychology
روانشناسي ورزشي:
پيدايش علم روانشناسي ورزشي به قرن بيستم باز مي گردد اما اولين مطالعات در اين زمينه در سالهاي آخر قرن نوزدهم انجام شد. در واقع به صراحت نمي توان بيان كرد كه روانشناسي ورزشي دقيقاً در چه زماني بصورت علم مطرح شد, به همين جهت برخي ادعا ميكنند علم روانشناسي ورزشي همچون نوزادي است كه به تازگي متولد شده است. بطور كلي در ابتدا مطالعه رفتار ورزشي در جهت تشريح اصول و موضوعات روانشناسي عمومي بود و جهتگيري مشخصي بعنوان روانشناسي ورزشي ديده نمي شد. دكتر نورمن تريپلت[1] روانشناس دانشگاه اينديانا, در اوايل سالهاي 1897, در مجله آمريكايي روانشناسي مطلبي را منتشر كرد كه به گونهاي مستقيم به روانشناسي ورزشي ارتباط داشت. تريپلت پديدهاي را بررسي كرد كه اكنون «سهولت اجتماعي»[2] ميناميم, و آن اثر مساعد مشاهده كنندگان برعملكرد شخص است. او پي برد دوچرخهسواراني كه گروهي فعاليت ميكنند نسبت به زماني كه فردي دوچرخهسواري ميكنند, نيز سريعتر حركت مي كنند. دكتر اي. دبليو. اسكريپچر[3] روانشناس دانشگاه ييل از مطالعه خود چنين نتيجه گرفت كه شركت در ورزش به دارا شدن ويژگيهاي شخصيتي مطلوب ميانجامد (مارك، اچ انشل،1380).
[1] - Norman Triplett[2] - Social facilation[3] - E. W. scripture
آسيب پذيري دوره نوجواني و جواني باعث مي شود كه تعدادي از افراد اين گروه سني تحت تاثير شرايط نامساعد خانوادگي و اجتماعي و عناصر مربوط به آنها به صور مختلف در مسير روابط ناسالم قرارگيرند. داشتن خصلت جوانمردي و مقابله دربرابر تجاورگري ها و بي عدالتي ها ازويژگي هاي دوران جواني است كه انحطاط اخلاقي وفرهنگي مي تواند آنرا به خشونت و لاابالي گري بكشاند . درصورتي كه فعاليت ورزشي ، بخصوص در بعد حرفه اي براي ورزشكاران وجهه اجتماعي كسب مي كند و احساس لياقت و شايستگي و برتري را در آنان افزايش داده و افكارو ذهنياتشان در زمينه هاي مثبت و مساعد سير مي كند درنتيجه با تصميم گيري هاي صحيح و منطقي مي توانند در جنبه هاي مثبت ابراز وجود كنند (19).
شخصيت
طرفداران آموزش ابراز وجود عقيده دارند كه آموزش ابراز وجود، يك شخصيت همراه با ابراز وجود را ميپروراند. به عبارت ديگر آموزش مهارت هاي مخصوص تغييرات كلي در الگوهاي تفكر و عمل ايجاد ميكند. اينكه واقعا اين تغيرات چگونه توليد ميشوند به درستي روشن نيست. چنين فرض ميشود كه شخص از آموزش ها اصول معين و گرايش هاي پاسخدهي مشخصي را انتزاع ميكند و آنها را به موقعيت هاي جديد نيز تعميم ميدهد. همچنين فرض بر آن است كه وقتي يك مفهوم خود مثبت پديد ميآيد، شخص رفتارهايي را از خود نشان ميدهد كه با آن مفهوم خود متناسب باشد به طور كلي داشتن اين عقيده كه يك واقعه قابل كنترل است تا حدودي براي ايجاد رفتار مناسب كافي است، بنابراين ضرورتي ندارد همه مهارت هاي لارم به شخص آموزش داده شوند.
باورهاي ذهني غلط مردم
مردمي كه ابراز وجود را فخر فروشي ، خود نمايي ، تحميل خود برديگران و … مي دانند و از طرفي پرخاشگري ، انفعال ، پرخاشگري منفعلانه را مشكل رفتاري نمي شناسند ، در مقابل تغيير نيز از خود
مقاومت نشان مي دهند و با عدم توجه به نيازهاي مقطعي افراد در حال رشد انسان هاي بسيار وابسته اي را مي سازند كه هيچ گاه به آنها فرصت و امكان ابراز وجود داده نشده است و اين محدوديت رواني و عاطفي ، مشكلات رواني را بيشتر مي كند.(33)
اختلاف عقيده داشتن با ديگران
انشل1987 ميگويد اگرچه سرمربي تصميم نهايي را ميگيرد اما استفاده از همه منابع موجود مانند دستياران، ورزشكاران و… قبل از تصميم به جمعآوري اطلاعات لازم براي تصميم عاقلانه كمك ميكند و باعث ميشود دستياران و همة اعضاي تيم از آن حمايت كنند، فرد زماني از عقايد ديگران استفاده ميكند كه از اختلافعقيده داشتن با ديگران هراسي نداشته باشد. مربيان موفق در يك چيز مشترك هستند از آن جمله كه تدافعي عمل نكرده و گوشدهنده خوبي ميباشند و پذيراي عقايد ديگران هستند و از بازخورد دربارة عملكرد خودشان استقبال مينمايند.(7)