بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران

۸ بازديد
بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران

پايان نامه كارشناسي ارشد «MA» رشته حقوق خصوصي بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران چكيده مبحث حق انتفاع از مباحث مهمي است كه در كتب فقهي وحقوقي در ابواب مختلف مورد بحث واقع است تعريفي كه فقه و قانون مدني براي حق انتفاع بيان نموده اين استحق انتفاع حقي است كه به موجب آن شخص مي تواند از مالي كه عين آن ملك ديگري است يا مالك خاصي

دانلود بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران

پايان نامه  كارشناسي ارشد «MA» رشته حقوق خصوصي بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران بررسي تطبيقي حق انتفاع
دسته بندي حقوق
فرمت فايل word
حجم فايل 175 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 106

پايان نامه  كارشناسي ارشد «M.A»

رشته: حقوق خصوصي

بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران

 

چكيده

مبحث حق انتفاع از مباحث مهمي است كه در كتب فقهي وحقوقي در ابواب مختلف مورد بحث واقع است. تعريفي كه فقه و قانون مدني براي حق انتفاع بيان نموده اين است:حق انتفاع حقي است كه به موجب آن شخص مي تواند از مالي كه عين آن ملك ديگري است يا مالك خاصي ندارد استفاده كند (ماده 40 قانون مدني). اين تعريف حق انتفاع به معناي اعم را در برمي گيرد ولي حق انتفاع به معناي اخص داراي اقسام محدودتري است. چنانكه حق انتفاع در معناي اخص خود شامل: عمري، رقبي، سكني و حبس مطلق مي باشد. حق انتفاع با مفاهيم ديگر حقوقي همچون حق ارتفاق، و حق مالكيت تفاوت هايي دارد هر چند منتفع اين حق را دارد كه حق انتفاع را به ديگري واگذار كند ولي در كنار بهره  اي كه در مال موضوع حق انتفاع مي برد، مسئول حفاظت از عين است و نبايستي از آن سوء استفاده كند، و گرنه مسئول جبران خسارات وارده بر عين است. پرداخت مخارجي كه براي بهره برداري از عين لازم است بر عهده منتفع مي باشد مالك نيز مي تواند ملك خود را به رعايت حق منتفع بفروشد، و يا آن را براي پس از انقضاء مدت انتفاع به اجاره واگذار كند. در ميان اسبابي كه سبب زوال حق انتفاع مي شود برخي اسباب مشتركي هستند كه موجب زوال حق انتفاع با ساير حقوق عيني مي باشند همانند تلف مال موضوع حق گروهي ديگر اسبابي هستند كه با حق ارتفاق اشتراك مي باشند.

 

كلمات كليدي:حق انتفاع در فقه – حق انتفاع در حقوق ايران

مقدمه

الف)بيان مسئله

حق انتفاع» به لحاظ لغوي، تركيب اضافي حق و انتفاع مي باشد؛ حق در لغت به معناي راست، درست، حقيقت و نصيب آمده است . و بنابه اعتقادي، امتيازي است كه قانون به اشخاص مي دهد تا عملي را انجام دهد و به تعبيري، « سلطه اي است كه شخص بر شخص ديگر يا مال يا شيئي دارد كه جعل و اعتبار مي شود»  انتفاع در لغت مصدر  باب افتعال و از ريشه نفع و به معناي نفع گرفتن و سود بردن مي‌باشد . حق انتفاع در بيان مقنن، عبارت است از «حقي كه به موجب آن شخص مي‌تواند از مالي كه عين آن ملك ديگري است يا مالك خاصي ندارد، استفاده كند». با تدقيق در متن قانوني موجود يعني ماده 40 قانون مدني، بايد افزود كه كلمه ملك به معني مالكيت است و منظور از مال مورد حق انتفاع، اعم از عين مال مي باشد. به عبارتي غرض از ذكر عبارت « عين آن» در متن ماده فوق، اصل مال است يعني شخص مي تواند از مالي كه اصل آن در ملكيت ديگري است يا مالك خاص ندارد، استفاده كند . وفق ماده 46 قانون مدني انتفاع به سه دسته قابل تقسيم مي باشد: دسته اول به عمري، رقبي و سكني و دسته دوم به وقف و دسته سوم به حق انتفاع از مباحات اختصاص داده شده است . در حق انتفاع، مال و منافع در مالكيت شخصي ديگر بوده و فقط شخص داراي حق انتفاع، حق استفاده و بهره ‌برداري از آن را دارد، نه حق مالكيت بر آن؛ به تعبيري، مال موضوع حق انتفاع داراي دو صاحب حق مي باشد: منتفع، كه حق استفاده و بهره‌ برداري از عين به او واگذار شده است؛ و مالك، كه صاحب عين است و در اثر قرارداد، سهم بزرگي از حقوق خود را به منتفع واگذار كرده است . در اصطلاح فقهاي اماميه اين واژه داراي دو معني مي باشد، اول به معناي حقي كه به موجب آن شخص مي‌تواند از ملك غير بهره‌ مند شود؛ و دوم، به معناي مطلق بهره‌مندي است كه به اقتضاي موارد فرق مي‌كند. در فقه، حق انتفاع و مسائل آن به صورت منظم، تئوريك و كلاسيك، مورد بحث و توجه قرار نگرفته است، بلكه تنها به بيان احكام و شرايط و مقررات خاص هر يك از مصاديق آن بسنده شده است. در كتب فقهي تحت عنوان «عطايا» چهار عنوان مورد توجه قرار گرفته و احكام و شرايط هر كدام ذكر شده ؛ عناوين مزبور عبارتند از: صدقه، هبه، سكني و حبس؛ كه فقط برخي از انواع آن شامل اقسام حق انتفاع مي شوند. مثل سكني و حبس. نتيجه اين بي اعتنايي به تئوري سازي در فقه هم آن است كه در تمام موارد حق انتفاع، با عنوان عقدي كه براي برقراري آن مورد استفاده قرار گرفته يكسان دانسته شده و از عنوان عقد مربوط جهت معرفي حق انتفاع موضوع آن عقود استفاده شده، مانند حق انتفاع ناشي از عقد وقف، وقف ناميده شده است  در ماده 29 قانون مدني مقرر شده است كه اشخاص نسبت به اموال علاقه هايي را ممكن است داشته باشند: مالكيت(عين و منفعت)، حق انتفاع، حق ارتفاق به ملك غير، اين قسم از حقوق، «حقوق عيني» ناميده مي شوند، و آثارشان اين است كه صاحب حق مي تواند مستقيماً در حدود قانون از مال مورد حق، استيفاء حق خود را بنمايد و يا مي تواند آن را در نزد هر كسي باشد تعقيب و مطالبه نمايد . از بررسي مقررات قانون مدني در باب حق انتفاع اين طور استنباط مي شود كه قانون مدني پنج طريق را براي برقراري حق انتفاع پذيرفته و مورد شناسايي قرار داده است، طرق مزبور عبارتند از، ايقاع، عقد لازم و جايز، شرط ضمن عقد و به موجب قانون تحت عنوان حق انتفاع از مباحات . مضافاً اينكه، براي صحت حق انتفاع شرايطي ضروري است، اولاً، حق انتفاع با عقد و قرارداد ايجاد مي‌شود. ثانياً، موضوع حق انتفاع بايد مالي باشد كه استفاده از آن موجب از بين رفتن خود مال و عين آن نباشد. ثالثاً، دارنده حق انتفاع (منتفع) بايد در حين و زمان عقد موجود باشد.رابعاً، در حق انتفاع، قبض و تسلط منتفع بر مال مورد انتفاع شرط صحت عقد مي‌باشد. از جنبه هاي مبهم مسئله مورد بحث كه مي توان مطرح نمود. اين امور مي توانند باشند: آيا حق انتفاع قابل اسقاط مي باشد ؟ برخي اسقاط آن را بي اثر مي دانند .  برخي با توجه به لازم بودن عمري و رقبي و سكني معتقدند تا انقضاي مدت هيچ يك از طرفين نمي توانند آن را فسخ كنند ولي مي توانند با تراضي آن را اقاله كنند . ديگر جنبه هاي مجهول مسئله اين است كه حق انتفاع با مالكيت منافع چه فرقي دارد ؟ ايا حق انتفاع قابل انتقال است ؟ آيا حق انتفاع مي تواند با عوض انجام گيرد ؟ حالات زوال حق انتفاع چه هستند

 

فهرست مطالب

 

چكيده     ‌ح

الف)بيان مسئله      ‌ط

ج)سوالات تحقيق    ‌ك

د)پيشينه تحقيق      ‌ل

و)اهداف تحقيق      ‌ن

ز)روش تحقيق       ‌ن

فصل اول

1-1-1 معناي لغوي حق انتفاع           1

1-1-2- معناي حقوقي حق انتفاع         2

1-1-3- ماهيت حق انتفاع     2

1-2- اقسام حق انتفاع          3

1-2-1- عمري      3

1-2-2- رقبي       4

1-2-3- سكني      6

1-2-4- حبس مطلق            9

1-2-5- وقف        13

1-2-5-1- شرايط وقف        17

1- 2- 5- 2- شرايط مال مورد وقف     19

1-2-5-4- تقسيمات وقف      24

1-2-6- انتفاع از مباحات ؛   25

1-2-6-1- تقسيمات مباحات  25

1-2-6-2- اقسام مباح اصلي  27

1-2-6-3- اقسام مباح عرضي            27

1-2-6-4- شرايط احياء       28

فصل دوم

2-1- عقد انتفاع     31

2-2- شرايط انتفاع 32

2-3- احكام انتفاع  32

2-4- تكاليف مالك 33

2-5- حقوق منتفع   34

2-5-1- تكاليف منتفع          35

2-6- اسباب زوال  37

2-7- واگذاري انتفاع           38

2-8- قرار دادن انتفاع بر معدوم          39

2-9- ضمان مال انتفاع        40

2-10- مقايسه انتفاع با مالكيت منافع    40

2-10-1- ملكيت   40

2-10-2- مالكيت   41

2-10-3- مالكيت از ديدگاه قرآن         42

2-10-4- مطلق بودن مالكيت            43

2-10-5- انحصاري بودن مالكيت       44

2-10-6- دائمي بودن حق مالكيت       44

2-10-7- عناصر ملكيت      45

2-10-8- فرق انتفاع با مالكيت منافع   46

2-11- مقايسه انتفاع با ارتفاق            47

2-12- مقايسه اجاره با انتفاع 48

2-13- مقايسه عاريه با انتفاع 51

2-13-1- فرق عاريه با انتفاع            52

فصل سوم

         3- 1- آثار حق انتفاع نسبت به منتفع    54

3- 1- 1- قلمرو وحدود حق انتفاع        54

3- 1- 2- حاكميت عرف      54

3- 1- 3- واگذاري حق انتفاع 55

3- 2- تكاليف منتفع            57

3- 2- 1- سوء استفاده نكردن از مال موضوع حق            57

3- 2- 2- حفاظت عين         59

3- 2- 4- پرداخت مخارج لازم براي انتفاع        64

3- 3- آثار حق انتفاع نسبت به مالك    66

1- 3- 3- وضع مالك در برابر منتفع   66

3- 2- 2- اختيار انتقال مال موضوع حق           68

3- 4- اسباب زوال حق انتفاع 71

3- 4- 1- اسباب مشتركي كه موجب زوال حق انتفاع و ساير حقوق عيني است :            71

3- 4- 1- 1- تلف مال موضوع حق     71

3- 4- 1- 2- اعراض صاحب حق       72

3- 4- 1- 3- فك ملك        73

3- 4- 1- 4- شرط خيار       74

3- 5- اسبابي كه با حق ارتفاق مشترك است       74

3- 5- 1- جمع شدن دو عنوان مالك و منتفع در يك شخص            74

3- 5- 2- جلوگيري از اعمال حق در ده سال       75

3-6- اسبابي ويژه حق انتفاع  77

3-6-1- انقضاء مدت عمر    77

3-6-2- پايان دت حق انتفاع  78

3-6-3- رجوع مالك در حبس مطلق    80

3-7- نتيجه زوال حق انتفاع  81

3-7-1- رد شيء موضوع حق به مالك 81

 نتيجه گيري      83

منابع عربي          89

 

A comparative study of law and the rights of beneficial rights in Iran

 

Abstract

 

Beneficial rights is an important topic of discussion in legal religious books in different fields is discussed. Definition of beneficial rights law and civil law expression is a right to which the person can gain financial or other property while its owner is certain uses (Article 40 of the Civil Code). This definition is meant to benefit, whether it takes the form of beneficial rights in the proper sense has been more limited. In its strictest sense, as the beneficial rights including life, Ruby, settlement and custody is absolute. Beneficial rights to other legal concepts such easement and right of ownership differences, although the beneficiary has the right to assign beneficial rights to another. But with interest in the subject property to his advantage, the same protection and should not abuse it, otherwise the same is liable to compensate the damages. Costs that are necessary for the operation of the benefit is the same. The owner can also sell your property with respect to beneficiaries, or to gain time after the expiration of the lease transfer. Among the causes that led to the decline of the profit to be some common causes that led to the decline of beneficial rights with other rights are objective.

 

Keywords: beneficial rights jurisprudence - Rights beneficial rights in Iran

دانلود بررسي تطبيقي حق انتفاع در فقه و حقوق ايران

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.