مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي
مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 21 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 19 |
مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي
در 19 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي
2-1 كمال گرايي
در اين بخش از اين فصل به كمال گرايي، تعاريف كمال گرايي و ديدگاه ههاي مطرح در زمينه كمال گرايي مي پردازيم.
2-2-1 تعاريف كمال گرايي
كمال گرايي كه از اوايل قرن بيستم مفهوم مورد علاقه روان شناسان بوده عبارت است از: «گرايش افراطي به بي عيب و نقص بودن، كوچك ترين اشتباه خود را گناه نابخشودني دانستن و مضطربانه در انتظار پيامدهاي شكست نشستن»(سامي، 1392).
كمال گرايي به وسيله برنز در سال 1980 به اين صورت تعريف شده است: كمال گرايان كساني هستند كه استانداردهاي بالا و غير قابل دسترس را براي خود وضع مي كنند، اين گونه افراد تحت فشار زياد قرار دارند و به طور دائم به سمت اهداف غير ممكن به پيش مي روند و ارزش خود را براساس كارايي، كمال و پيشرفت اندازه گيري مي كنند (به نقل از تقدس، 1390).
هويت و فلت (1991) معتقدند كه «كمال گرايي يعني گرايش فرد به داشتن مجموعه اي از معيارهاي بالا و افراطي و تمركز به شكست ها و نقش عملكرد». شافران[1]، كوپر[2] و فيربرن[3] (2002) كمال گرايي باليني را اين گونه تعريف كرده اند: «وابستگي مفرطي خود ارزيابي به تعقيب معيارهاي آمرانه شخصي و خود تحميل شده، حداقل در يك حوزه برجسته برخلاف پيام هاي منفي آن».
2-2-2 مباني نظري و تاريخي كمال گرايي
مي توان گفت كه كما گرايي قدمتي به طول يك قرن دارد. و اولين كساني كه به كمال گرايي به عنوان يك موضوع مهم رفتار انسان توجه داشتند فيلسوفان و حكيمان بودند يكي از آنها ژانت (1898) بود كه در مورد ايده ها و عقايد تثبيت شده داشتند ويژگي اصلي آنها سخت گيري و دقت بيش از حد بود، از ديگر فيلسوفان قديمي ايبكتوس (1897) و دوبيز (1907) بودند كه بر نگرش افراد كه گاهي اين عقايد و نگرش هاي سخت گيرانه مي باشد و منجر به كمال گرايي انسان مي شود توجه داشتند (به نقل از اگان، 2005).
الف) زيگموند فرويد
فرويد بنيانگذار مكتب روان كاوي معتقد است كه كمال گرايي و وسواس فكري و عملي ناشي از تثبيت در مرحله مقعدي زندگي كودك حدودا از 18 ماهگي شروع مي شود و براي كودك، مقعد، نگهداري و دفع ادرار و مدفوع منبع لذت است
[1] Shafran,R
[2] Cooper,Z
[3]Fairburn , C. G