پايان نامه راهكارهاي موفقيت تجاري و هنري

پايان نامه راهكارهاي موفقيت تجاري و هنري

قسمتي از متن:

آنچه در اين فصل مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. بررسي فيلم ها و سريال هاي انيميشن موفق در جهان است و هدف آن علاوه بر جمع آوري انيميشن هاي موفق در كنار يكديگر است، بررسي عمل موفقيت هاي آنها نيز مي باشد كه به صورت كامل تري در فصل هاي بعدي به آن پرداخته شده است.

از آنجا موفق بودن يك انيميشن از دو ديدگاه سنجيده مي شود و آن موفقيت از لحاظ هنري و ديگري از جهت تجاري مي باشد هر فيلمي كه حتي از يكي از جهات بالا داراي پيشرفتي تا موفقيتي بوده نام برده شده است.

به دليل اينكه در اين قسمت از رساله هدف جمع آوري انيميشن هاي موفق در سراسر جهان بود و چنين اطلاعاتي به صورت موثق در منابع زيادي وجود ندارد و بيشتر كتابها و جود داشت به ناچار از يك منبع استفاده كردم.

آمريكا

و نيزور زينس كي  كارتويست با استعدادي است كه در پستامبر سال 1871 م در ايالت ميشگان آمريكا به دنيا آمد. وي مانند بسياري از معاصرين و همكارانش هنرمندي خود آموخته بود كه كار خود را با طراحي تابلوهاي عظيم تبليغاتي و طراحي صحنه تاتر ونكاهي عصور آغاز كرد. وقتي كه او به عنوان بازيگر به عرصه نمايش گذاشت برنامه اي به نام « هفت دوره زندگي انسان» را اجرا كرد.

عك كي به دليل استمرار در ا جراي نمايش هاي صحنه اي توان توليد منيم انيميشن را به دست آورد. وي با تكنيك هاي محدود موجود در آن زمان و نيز به پيشنهاد جميز استورات بلكتون فيلم « نموي كوچك»  را در سال 1910 م ساخت و در اوايل سال 1911 م آن را به نمايش هاي صحنه اي خود افزود. اين فيلم به طور همزمان در سالهاي سينما به نمايش در آمد. شركت توليد كننده آثار بلكتون اين فيلم را  به همراه يك فيلم بيش نمايش از هنرمند درحين كار به طور سراسري توزيع كرد.

او در ژانويه 1912 م داستان در پشه در حين نيش زدن را ساخت اما اين بار تصميم گرفت. مادامي كه آن را روي صحنه تاتر اجرا مي كند. اين فيلم براي نمايش هاي عمومي توزيع نشود.

اولين توليدات مك لي از نظر طراحي و انيميشن، شخصيتي بسيار شفاف و مشخص دارند. رعايت ظرافت در هنر جديدي مثل نكاهي مصور اگر چه ساده ولي از ارزش هاي كار محسوب مي شود. حركات نرم و رواني كه با طبيعت هنرمند كاملاً همخواني دارد، نوعي گرافيك ظريف و دقيق را پديد آورده كه در تاريخ انيميشن كم نظير است.

شاهكار بزرگ عك كي « دايناسورگرتي» است كه رفتار باور نكردني يك دايناسور مطيع، با رام كننده خود را مرور مي كند.

نه تنها طراحي فيلم بلكه اجراي انيميشن آن قابل تقدير است. شخصيت گرتي به نوعي تعجب همگان را بر مي انگيزد. بي ترديد در اين فيلم حركت هاي گرتي با زمابندي مناسب طراحي شده است 

هنر وصنعت انيميشن كشور امريكا ريشه هاي عميقي دارد. اگر چه در ابتدا توليدات آن محدود به فيلم هاي انيميشن تبليغاتي وكمك مي شد. همه فعاليتها به عده كمي از انيماتورهاي نيويوركي خلاصه مي شد كه از يك استوديو به استوديوي ديگر در رفت و آمد بودند به اصطلاح بازار انيميشن را داغ نگه مي داشتند.

در پي اولين دهه هاي فعاليت انيميشن آمريكا جان راندولف بري  شخصيتي سرشناس مصمم تاثير گذار و درونگر بود. او بنياد انيميشن آمريكا و جهت گيري هاي آن را پايه گذاشت. او به عالم سينما با اين ترتيب وارد شد كه از وينزور عك كي تقليد كند. اما به هر حال باورهاي او كاملاً با خلاقيت هاي عك كي تفاوت داشت.

بري به تعبيري صرفاً براي كسب در آمد به طراحي انيميشن مي پرداخت و از اولين روزهاي فعاليتش براي بهينه سازي نيروي كار، جلوگيري از كارهاي بيهوده و نيز سريع در زمان توليد تلاش مي كرد.

استوديوي بري براساس رقابت در ساخت فيلم هاي سفارشي و نياز روز افزون به توليد فيلم تاسيس شد. زماني كه ايالات درگير جنگ جهاني اول بود، بري تشويق شد تا براي سازمان هاي دولتي، فيلم هاي آموزشي توليد كند. حركتي كه در جنگ جهاني دوم توسط واست ديزني تكرار شد.

بري همواره نو آوري تكنيكي را مورد تاييد قرار مي داد. به همين خاطر توانست در طول سه سال سه ابداع را به ثبت رساند، كه عبارتند از ژانويه 1914 م پسرميه هاي چاپ شده جولاي 1914 م كاربرد سايه روشن ها در طراحي و جولاي 1915 م استفاده از تلق شفاف كه براي توليد انيميشن روي پس زمينه مي نشست. اين ابداعات باعث شد كه رهبري اين صنعت را به دست گيرد و در ميان رقبا منحصر به فرد باشد. ابداعات بري در اينجا متوقف نشد.

او در سال 1920 م اولين فيلم رنگي انيميشن را به نام « اجراي گربه توماس» ساخت. گربه توماس در نوع خود فيلم موفقي بود كه به روش ساده خراش روي فيلم ساخته شد. اما ساخت آن هزينه هاي زيادي در برداشت كه باعث شد براي مدت 10 سال فيلم انيميشن رنگي ديگر ساخته نشود. 

يكي از گروههاي موفق توليد كننده انيميشن، گروه پت سوليوان بود كه با ساخت فيلم هاي « گربه توماس» به موفقيت هاي هوشمندانه تجاري وهنري بسياري دست يافت. گربه فليكس در چشم اندازي ده ساله، به عنوان يك گربه انسان نماي جادويي پيچيدگي هاي منحصر به فردي داشت. شخصيت فيليكس، هوشيارانه، دلنشين و مرور طراحي شده بود در عين حال گوشه ها و زاوياي آن نشان از شيطنت و زيركي داشت. شخصيت  فليكس تنها نمونه ارزنده حركت هاي انيميشن است كه به حوادث مضحك و موقعيت خاص نياز ندارد تا بيننده خود را بخنداند. وقتي فليكس عصبي است در يك محيط دايره اي قدم مي زند وواكنش هاي شديد او تا مدتها به ياد مي ماند.

همه عناصر گرافيكي به شخصيت فليكس اضافه شده بود تا حس جادوئي آن را كامل نمايد. دم گربه فليكس مي توانست به اشياي عنصر تبديل شود؛  علامت سوال علامت تعجب و در حقيقت هرچيز ديگري كه كارگردان مجبور به استفاده از آن در صحنه بود، راكت بيسبال، قلاب ماهيگيري و حتي در ورودي يك خانه دور افتاده ( بدون در نظر گرفتن پرسپكتيو آن ) از جمله تغييرات دم گربه فليكس بود 

والت الياس ديزني  يكي از افرادي بود كه البته به اتفاق بردارش ري  كه هميشه مشاور حقوقي والت باقي ماند توانست به موفقيت هاي چشمگيري دست يابد. كارگرداني خوب، استفاد از افراد حرفه اي استفاده هاي به جا از موسيقي و صدا، استفاده از امكانات پس از توليد مثل فروش عروسكها، موسيقي هاي متن فيلم..............

از عوامل پيشرفت و موفقيت استوديو ديزني بود.

وقتي كه امتياز شخصيت آزوامد از مرامت ديزني گرفته شد او مجبور شد يك موش كوچك را طراحي كند و اسم او را ميكي  بگذارد كه پس از چندي به عنوان سينما مبدل شد.

زماني كه ال جالسون   در فيلم « خوانده جاز» صحبت كرد و آواز خواند والت احساس كرد كه يك انقلاب صنعتي رخ داده و سينما به طور اجتناب ناپذيري به سوي استفاده از عنصر صدا گام برداشته است بنابراين والت با كمكي يكي از همكارانش ويلفر جكسون   كه كمي موسيقي مي دانست.

يك سيستم هماهنگ كننده صدا وتصوير ساخت و در فيلم « قايق بخاري ويلي» از آن استفاده كرد. اين فيلم سومين قسمت از مجموعه آثاري بود كه ميلي ماوس در آن ها حضور داشت و بعد از مشكلات مختلف فني و تداركاتي، سرمايه گذاري و توزيع، سرانجام در هجدهم نوامبر سال 1928 م در تاتر كولوني به نمايش گذاشته شد و تماشاگران بهت زده كرد و اين موفقيت مجدداً دو هفته بعد در تاتر راكسي ( بزرگترين سالن تاتر جهان) و در سينماي نيويورك تكرار شد. طرح داستاني « قايق بخاري ويلي» قابل توجه نيست اين داستان تنها بهانه اي است كه توانايي هاي صداي هماهنگ با فيلم به نمايش گذاشته شود. شخصيتها و حتي قايق كاملاً همزمان و هماهنگ با موسيقي متن به رقص و پايكوبي در مي آيند و حتي شوخي ها و لطيفه هاي جانبي نيز با صدايي متناسب و همزمان به گوش مي رسند. [1]-  winsor zenis Mccay

[2] -cartoon strip

[3] - the little nemo

[4] -19-21 100 سال

[5]- john Randolph bray

[6] - 24-26 100 سال

[7] -ص 65 100 سال

[8] -walt Elias Disney

[9] -Roy

[10] -Mickey

[11] Al jolson-

[12] -wilfred jackson

[13]70-71 100 سال