مطالب دانشجويي

مطالب دانشجويي

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

۱۱ بازديد
مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 46 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 34

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

در  34 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع الگوهاي ارتباطي خانواده

 

خانواده

خانواده يكي از نخستين نهادهاي اجتماعي محسوب مي شود كه ساختار مشخص و معيني دارد كه متأثر از تغييرات و تحولات اجتماعي است (جهانگير، 1391). بر هيچ كس پوشيده نيست كه خانواده مأمن آرامش و جايگاه به شكوفا رساندن استعدادهاست. افراد در درون خانواده هم تأثير مي پذيرند و هم، بر هم تأثير مي‌گذارند. مسلماً شكوفايي افراد خانواده، متأثر از عملكرد دروني خانواده است. در پي تبيين هاي مختلفي كه جهت شناسايي، سبب شناسي اختلالات رواني صورت گرفته است، خانواده درمان‌گران پويايي‌هاي متعامل درون خانواده را مورد بررسي قرار داده اند و بر اين عقيده‌اند كه مشكل رواني، به هر دليل كه بروز كرده باشد، بايد روابط و مراوداتي كه فرد در آن قرار دارد، مورد بررسي قرار گيرد (فرانكلين[1] و هافربير[2]، 2000).

 

به خاطر وجود اختلافات زندگي، خانواده هاي بسياري در معرض خطر نابساماني و از هم پاشيدگي قرار مي‌گيرند و از آن جا كه خانه جايي است كه زندگي در آن آغاز مي شود، نبودن روابط مطلوب اثرات مخربي بر روي فرزندان مي گذارد. عوامل ساختاري خانواده در صورتي كه دچار اختلال شود، باعث ايجاد مشكل در كاركرد خانواده و تأثير نامطلوب بر شخصيت فرزندان مي شود (جهانگير، 1391).

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺳﺎﻟﻢ، ﺳﻮﺍﯼ ﺑﻘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﮏ ﻧﻈﺎﻡ، ﻣﻮﺟﺐ ﺷﮑﻮﻓﺎﻳﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﯼ ﻳﮑﺎﻳﮏ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﻳﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭ ﭘﯽ ﮐﺎﻭﺵ ﮔﺮﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﻳﺎﺑﯽ ﺑﺮﺁﻳﻨﺪ (ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ و ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ[3]، 2003). ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩﯼ ﮐﺎﺭﺁﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺿﻌﻴﻒ ﻭ ﻧﺎﮐﺎﺭﺁﻣﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﺗﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ (ﻣﻮﺳﻮﯼ، ۱۳۷۹). ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ‌ﻫﺎﯼ ﻓﺸﺎﺭﺯﺍ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ، ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ، ﺗﻨﺶ ﻳﺎ ﻧﻮﻣﻴﺪﯼ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻓﺸﺎﺭﺯﺍ، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻋﺎﺩﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻞﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ، ﺑﻪ ﮐﻮﺷﺶ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ (ﻣﻮﺳﻮﯼ، ۱۳۷۹).

 

2-2-2-1- ابعاد كاركرد خانواده

اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ، رايان، ﺑﻴﺸﺎب، ﻣﻴﻠﻴﺮ و ﻛﻴﺘﻨﺮ[4] (2003)، ﺷﺶ ﺑﻌﺪ كاركرد (ﻋﻤﻠﻜﺮد) ﺧﺎﻧﻮاده را به صورت ذيل بيان كرده اند:

1 - ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ[5]: ﻣﺸﻜﻞ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ اﻣﺮ ﻣﻬﻢ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮدي و ﺗﻤﺎﻣﻴﺖ ﺧﺎﻧﻮاده را ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ در آن ﺻﻮرت ﺧﺎﻧﻮاده در ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻞ ﻧﺎﺗﻮان ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺸﻜﻼﺗﺸﺎن ﻣﺪاوم اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺻﻮرت آن ﻫﺎ اﺣﺴﺎس ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ، در اﻳﻦ ﻣﻮارد ﻣﻴﺰان ﻣﺸﻜﻼت ﺑﻪ ﺣﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼت اﻗﺪام ﻧﻤﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺸﻜﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮد: اﺑﺰاري و ﻋﺎﻃﻔﻲ. ﻣﺸﻜﻼت اﺑﺰاري ﺟﺪي و ﻣﺎﻧﻴﻜﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻣﺜﻞ ﻣﺸﻜﻼت ﭘﻮل، ﻏﺬا، ﭘﻮﺷﺎك، ﺧﺎﻧﻪ و ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺸﻜﻼت ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﺜﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻲ، ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﻳﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.


[1] Franklin

[2] Haferbray

[3] Goldenberg & Goldenberg

[4] Epstein, Ryan, Bishop,  Miller & Keitner

[5] problem solving

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

۸ بازديد
مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 52 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 35

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

در 35 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع خودكارآمدي تحصيلي

خود كار آمدي 

خود كار آمدي عمده ترين و اصلي ترين مكانيسم در كاركرد شناختي انسان به شمار مي رود و عبارت است از باور هاي افراد در مورد لياقت هايشان جهت اعمال كنترل روي حوادث موثر زندگي (بندورا، 1992). در چهار چوب نظريه خودكارآمدي بندورا چنين  عنوان مي شود كه افراد داراي باورهاي قوي در مورد توانايي هاي خود نسبت به افرادي كه در مورد توانايي هاي خود ترديد دارند ، در انجام تكاليف كوشش و پافشاري مي كنند و در نتيجه عملكرد آن ها در انجام تكاليف بهتر است . عوامل بسياري در شكل گيري عوامل انگيزش و شناختي نقش دارند.

باور هاي خود كار آمدي زمينه ي تازه ي در پژوهش هاي روان شناختي ايجاد كرده است. هر پژوهشي در اين زمينه مي تواند جنبه اكتشافي داشته باشد و به شناخت ماهيت و كنش وري آن كمك كند . از لحاظ علمي با توجه به اثرات گسترده اميد با باورهاي خودكار آمدي تا حدودي اهميت چنين پژوهشي را نمايان مي سازد.

خود كار آمدي ، يكي از مفاهيم مورد تاكيد در نظريه هاي يادگيري است . خود كار آمدي (به قضاوت فرد در مورد توانايي هاي خود براي انجام موفقّيت آميز يك تكليف يا كار) گفته مي شود . (وولفلك،2004) تئوري خودكار آمدي بندورا، به نقش اعتماد و اطمينان و عزت نفس فرد نسبت به توانايي هايش در انجام رفتار خواسته شده از وي تاكيد دارد.(بندورا و آدامز 2002) باورهاي خود كار آمدي تعيين مي كند كه افراد تا چه اندازه براي فعاليت خود انرژي صرف مي كنند و تا چه ميزان در برابر موانع مقاومت مي نمايند.(پاجارس و شانك،2001) خود كار آمدي بر رفتار فرد بسيار تاثير گذار است . به عنوان مثال ، دانش آموز داراي خودكارآمدي سطح پايين ممكن است حتي براي يك امتحان خودش را آماده نكند ، زيرا فكر مي كند كه هر اندازه زحمت بكشد ، فايده اي نخواهد داشت.(سانتروك2004)

در مقابل ، شخص بر خوردار از خودكارآمدي سطح بالا در انجام كارها اميد وارتر و موفق تر است . بدين ترتيب ، يادگيري ما به وسيله خود كار آمدي سطح پايين محدود تر مي شود و به وسيله ي خود كار آمدي سطح بالا افزايش مي­يابد (سيف، 1387). بنا بر اين،خود كار آمدي اطميناني است كه شخص ، رفتار خاص را با موفقيت به اجرا مي گذارد و انتظار نتايج بدست آمده را دارد (بندورا و اس چاك ،2005). به طور كلي هماهنگي كه افراد بر اين باور باشند كه قابليت ها و توانايي هاي لازم براي انجام كار يا فعاليتي را دارند ، براي انجام آن تكليف وقت بيشتري را صرف مي كنند و در نهايت به نتايج بهتري دست پيدا خواهند كرد. ادراك افراد از خود ، بر تفكر ، انگيزش ، عملكرد و هيجانات فرد تاثير مي گذارد (پروين ،2004).

 

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره خودكارآمدي تحصيلي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

۶ بازديد
مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

دانلود مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 36 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 35

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

 

در  35 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

 استرس

در زندگي اجتماعي امروزي، فشار رواني يا استرس[1] امري اجتناب‌ناپذير است. محروميت نا ناكامي و تعارض، كم و بيش در زندگي همه اتفاق مي‌افتد. استرس امروزه موضوعي است كه مورد توجه دانشمندان تمام رشته‌ها قرار گرفته است. پزشكان، روانپزشكان، فيزيولوژيست زيست‌شناسان، هر كدام جنبه‌هايي از مسايل مربوط به آن را بررسي مي‌كنند. به طوري كه در فرهنگ آكسفورد بيان شده است. استفاده از واژه استرس حداقل به آغاز قرن 14 برمي‌گردد كه در معاني مختلف به كار گرفته شده است. گاهي به معني نيرو، فشار فيزيكي، فشار رواني يا كوشش زياد به كار رفته است و زماني به معني يك حالت استيصال كاربرد داشته است (فيورستين، ليبل و كلارماير[2]، 1987).

همانطور كه بيان گرديد فشار رواني امروزه يكي از مهم‌ترين موضوعات و مفاهيم روانشناختي است كه اهميت زيادي در آسيب شناسي رواني و روانشناسي سلامت دارد. اين واژه از فيزيك وارد روانشناسي شده و ابتدا مفهومي فيزيكي، سپس محيطي و اجتماعي و نهايتا روان شناختي پيدا كرده است. (علي‌پور، نور بالا، 1383).

نخستين بررسي‌هاي عمده در زمينه استرس در حوزه دانش پزشكي انجام شده است. در اثري از كلودبرنارد[3] متعلق به سال 1860 چنين اظهار شده است كه به رغم تغييراتي كه در محيط خارجي فرد رخ مي‌دهد، دستگاه داخلي بدن بايد پيوسته در وضعيت مطلوبي بماند. بعدها در اواسط قرن 19، معناي استرس گسترش يافت و به عنوان تنش بر روي اعضاي بدن يا نيروي ذهني مطرح گرديد. در سال 1935 «والتركلانن[4]» نظريه برنارد را تكامل بخشيد و در قالب مفهوم تازه‌اي به نام همئوستاري[5] به آن اشاره كرد. (رأس والتماير[6]،1998).

وي در تلاش براي آماده كردن يك الگوي زيستي براي هيجان بر نقش سيم عصبي مركزي تأكيد كرد و هيجان را با توجه به تغييرات زيست شيميايي و فعاليت‌هاي سيسستم اعصاب مركزي توجيه نمود. گرانش كلانن به تبيين زيستي پديده هيجان ما الگوي معروفي را شكل داد كه به الگوي واكنش «جنگ يا گريز[7]» مشهور شد.

بيشترين پژوهش و بررسي را در اين زمينه «هانس سليه» پزشك معروف اتريشي در سال 1956 انجام داده است. به همين دليل نيز پدر استرس ناميده شده است.

وي را مي‌توان نخستين فردي دانست كه استرس را به عنوان پديده تازه در نوع خود به طور كامل شرح داده است. زماني كه وي دانشجوي پزشكي دانشگاه پراك بود به «نشانگلان عمومي بيماري» به عنوان يك پاسخ نامعين ارگانيزم نسبت به بيماري توجه كرد و آثار عوامل مزاحم مانند ضربه‌ها، سوختگي‌ها، اشعه ايكس، سرما و ... را مورد بررسي قرارداد و در مقاله‌اي كه در سال 1936 منتشر كرد به توصيف مجموعه پاسخ‌هاي نامعيني پرداخت كه بر اثر هر نوع عامل مهاجم جسماني در ارگانيزم بروز مي‌كرد و آنچه را كردد نشانگلان عمومي سازش» مي‌ناميد مشخص نمود. وي بين سال‌هاي 1946-1950 فرضيه‌اي ارائه داد كه بر اساس آن، بيماري‌هاي موسوم به بيماري‌هاي سازشي مي‌توانند ناشي از واكنش‌هاي سازشي نابهنجار در برابر استرس باشد. (استورا[8]، 1984).

وي در اواسط قرن بيستم گام مهم ديگري در تبيين مفهوم استرس برداشت. او معتقد بود كه بدن با مجموعه‌اي از فرايندهاي نامشخص، در مقابل عوامل استرس‌زا واكنش نشان مي‌دهد كه وي آنها را «نشانه‌هاي انطباق عمومي[9]» ناميد. نزديك به يك صد سال است كه مفهوم استرس به بررسي درآمده است. پژوهش‌هايي كه در اين فاصله انجام شده‌اند و نظريه‌هايي از آنها استخراج گرديده‌اند (راس والتماير،1998)

 


[1] - Stress

[2] - feeresting & lyber & cazmayer

[3] - cloud bernard

[4] - connon

[5] - Homeostasis

[6] - The fight or fight system

[7] - Hons selye

[8] - Stora

[9] - General adaptation syndrome (GAS)

 

دانلود مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع استرس و اضطراب

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

۹ بازديد
مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

دانلود مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 51 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 46

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

 

در  46 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع پرخاشگري

تعريف پرخاشگري

   پرخاشگري، معمولاً به رفتاري اطلاق مي شود كه هدف از آن، صدمه رساندن جسماني يا زباني به شخص ديگر، يا نابود كردن دارايي آن است. بنابراين، آسيب زدن اتومبيل يك شخص به دست شخص ديگر، خفه كردن زنان توسط يك جاني و خشونتي كه دولت براي برقراري نظم و قانون اعمال مي كند، تماماً اعمالي هستند كه در تعريف پرخاشگري مي گنجد. بهترين و جامع ترين تعريفي كه از پرخاشگري ارائه شده، تعريف براون[1] است. او، پرخاشگري را هر نوع عمل و رفتاري مي داند كه به طور مستقيم در جهت هدفي و به منظور آزار و اذيت رساندن به ديگران كه مايل نيستند مورد آزار و اذيت قرار گيرند، اعمال شود. همچنين پرخاشگري را مي توان هرگونه رفتاري دانست كه متوجه آسيب رساندن و يا مجروح ساختن موجودي ديگر است.

   هر چند سطح پرخاشگري كودكان از موقعيتي به موقعيت ديگر فرق مي كند ولي كودكان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. كودكاني كه در سال هاي اوليه بشدت پرخاشگرند، به احتمال زياد در جواني و بزرگسالي نيز پرخاشگر خواهند بود و كودكاني كه پرخاشگر نيستند، به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود. البته، كودكان هنگامي كه با وقايع تنش زا مثل جدايي پدر و مادر، يا بدنيا آمدن كودك جديد روبرو مي شوند، بيشتر پرخاشگر مي شوند. در واقع، پرخاشگري وسيله اي كودكانه است كه گاهي بسيار خطرناك و زيانبار بوده و به جاي حل مشكل و كاستن از فشار و ناراحتي، باعث دردسر و رنج تازه، براي شخص مي شود (صادقي و مشكبيدحقيقي، 1385).

2-24- نشانه هاي پرخاشگري

   نشانه هاي پرخاشگري، متعدد است. از جمله اين نشانه ها مي توان به فحش دادن، پرتاپ اشياء، لگد زدن، جنگ و ستيز كردن، شكستن اشياء و ضربه زدن، حمله به ديگران، دروغگويي، بر هم زدن نظم، برانگيختگي بيش از حد، فرار از خانه و مدرسه، نگاه هاي تند و خشن، به هم فشردن دندان ها و جيغ زدن، اشاره كرد. نشانه هاي پرخاشگري در يك كودك پرخاشگر عبارتند از :

1-   ايجاد مزاحمت كردن و حالت دفاعي به خود گرفتن؛

2-   ديگران را سرزنش كردن؛

3-   با كودكان ديگر به جنگ و ستيز پرداختن؛

4-   نظم كلاس و مدرسه را به هم ريختن؛

5-   به دزدي و دروغگويي دست زدن؛

6-   از رابطه خود با اطرافيان رضايت نداشتن؛

7-   از مدرسه و معلم خاطره خوش نداشتن؛

8-   از بازگو كردن احساسات خود عليه والدين، وحشت داشتن و آن را در مورد كودكان ديگر تلافي كردن (هاشمي و همكاران، 1389).

2-25- انواع رفتارهاي پرخاشگرانه

   طبق نظر موير[2] (1976)، پاسخ هاي پرخاشگرانه انواع گوناگون دارد كه محرك هاي دروني و بيروني مختلف، آنها را به وجود مي آورد. در ادامه اين بحث، هفت طبقه از رفتارهاي پرخاشگرانه معرفي مي شوند. به دليل همپوشي اين طبقات، امكان تمايز ميان انواع اين رفتارها به سهولت امكانپذير نيست، لذا اين احتمال وجود داردكه رفتار پرخاشگرانه، حاصل تلفيقي از دو يا چند عامل زير باشد:

 

2-25-1- پرخاشگري خشمگينانه[3]

   طبق نظر دارلي و همكاران[4] (1988)، اين نوع پرخاشگري، نوع اصيل و شناخته شده پرخاشگري است. هنگامي كه مردم كلمه پرخاشگري را مي شنوند، اين نوع خاص فوراً به ذهن آنان متبادر مي شود. اين نوع پرخاشگري عموماً با نشانه هاي از برانگيختگي هيجاني توأم بوده و علت آن غالباً درد يا ناكامي است. براي مثال، اگر دو موش را در قفس رها كنيم، سپس ضربه هاي برقي متناوب و مختصري به آنان وارد شود، پس از آن، به يكديگر حمله مي كنند. در اين حالت، اگر حتي يك موش وجود داشته باشد، مثلاً به عروسك حمله ور خواهد شد. هاچينسون[5] (1965) معتقد است بروز ناكامي، عدم موفقيت در يك رفتار هدف گرا مي باشد. براي مثال، پيشگيري از دستيابي حيوان به غذا معمولاً باعث رفتار پرخاشگرانه مي شود. كبوتري كه ياد گرفته است براي دريافت دانه به كليدي نوك بزند، اگر دانه اي دريافت نكند به كبوتر ديگر حمله خواهد كرد.

2-25-2- پرخاشگري تجاوزكاران[6]

   گاهي اوقات يك حيوان، آرام و پاورچين به حيوان گوشتخوار ديگري مانند شغال، گرگ و يا يكي از جانوران رده ي گربه سانان حمله مي كند. البته ترديد وجود دارد كه اين رفتار پرخاشگرانه باشد، بنابراين برچسب «جست و جوي غذا» احتمالاً مناسب تر است.

   كيو[7] (1930) معتقد بود برخي از موجودات از طريق تقليد اين رفتار را مي آموزند. بچه گربه در صورتي در چهارماهگي حمله و كشتن موش ها را فرا مي گيرد كه بتواند به طور طبيعي كشتن موش ها توسط مادرش را ببيند.

2-25-3- پرخاشگري ناشي از ترس[8] 

    به طور كلي، اگر با يك موضوع ترس آور به حيواني نزديك شويم، حيوان مي ترسد و احتمالاً شروع به پرخاشگري مي كند. همچنين اگر حيواني اهلي و رام، توسط حيواني قويتر از خود، به گوشه اي رانده شود، در تنگنا قرار گرفته و با خشونت، به حيوان قوي حمله مي كند.

2-25-4- پرخاشگري كنشگر[9]

   طبق نظر ليو[10]  (1967) و لوراس[11] (1961) هر موجود زنده اي ممكن است به دليل دريافت پاداش از انجام عمل پرخاشگرانه، به اين رفتار مبادرت ورزد. بزرگسالان و كودكاني كه به اظهار نظرهاي خصمانه تشويق شده اند، تمايل به رفتار پرخاشگرانه در آنان بيشتر ديده مي شود. اشخاصي كه براي كشتن، پول دريافت    مي كنند، نمونه اي از اين نوع پرخاشگري هستند. در انواع شرطي شدن كنشگر، نيازي نيست كه براي تقويت رفتار پرخاشگرانه هر پاسخي را پيگيري كنيم، هنگامي كه رفتاري آموخته مي شود، پاداش ها و تنبيه هايي گاه و بي گاه براي تثبيت و نگهداري آن كفايت مي كند و اين مسئله مخصوصاً در پديده پرخاشگري فرمانبردارانه، كاملاً روشن و مسلم است. در اين نوع پرخاشگري، شخص به كسي حمله مي كند و يا او را به قتل مي رساند زيرا به وي دستور انجام آن ابلاغ شده است و به دنبال چنين رفتاري پاداشي دريافت مي كند كه باعث تقويت رفتار مي شود (به نقل از امبرگتس و همكاران[12]، 2009).

 


[1]- Brown

[2] - Mayer

[3] - Angry Aggression

[4] - Darly and et.al

[5] -  Hochensoon

[6] - Predatory Aggression

[7] - Cue

[8] - Fear induced

[9] - Operant

[10] - Leave

[11] - Loras

[12] - Embregts

دانلود مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

۱۱ بازديد
مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

دانلود مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 46 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 47

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

در 47 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع هوش هيجاني

 

تاريخچه هوش هيجاني

   افلاطون 2000 سال پيش گفته است؛ تمام يادگيري ها داراي يك زيربنايي هيجاني و عاطفي هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاكنون دانشمندان، پژوهشگران و فيلسوفان زيادي در جهت اثبات يا نفي نقش احساسات در يادگيري،‌ مطالعات زيادي انجام داده اند. متأسفانه تفكر حاكم در اين 2000 سال اين بود كه هيجان ها مانع انجام كار و تصميم گيري صحيح مي شوند و تمركز حواس را مختل مي سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقيقات، ‌خلاف اين مطلب را ثابت كرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله اي در زمينه ارتقاء نيازهاي هيجاني– جسمي،‌ معنوي و رواني نوشت كه از دوره رنسانس، ‌انقلاب و تحول عظيمي در زمينه تحليل از مكتب انسان گرايي به وجود آرود. بين سال هاي 1970 تا 1980 نظريه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گرديد.

   تحقيقات مستمر باعث شد تعاريف زيادي از هوش و هيجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقيق در زمينه هوش غير شناختي و هوش اجتماعي به سال 1940 بر مي گردد. گاردنر استاد روان شناسي دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگوني مطرح كرد كه مورد توجه علم روان شناسي قرار گرفت و به عنوان يكي از زير شاخه هاي هوش شناخته شد. پيني[1] در سال 1986 در رساله دكترايش مفهوم هوش هيجاني را به زبان انگليسي با عنوان بررسي هيجان،‌ توسعه هوش هيجاني، ‌خود يكپارچگي (در ارتباط با ترس، ‌درد و اميال) مطرح كرد. او توصيه كرد براي تقويت و هوش هيجاني بايد به آزاد سازي هيجاني كودكان در مدارس با روش روان درماني مبادرت كرد.

   موضوع هوش هيجاني نخستين بار توسط پيترسالووي و جان ماير[2] در سال 1990 مطرح شد. پيتر سالووي از بخش روان شناسي دانشگاه يل مي گويد: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هيجاني دچار تغيير شده اند» زماني هوش را كمال انساني مي دانستند و معتقد بودند افراد باهوش بايد داراي زندگي بهتري باشند. سالووي و ماير در سال 1990 تعريف قابل قبولي از هوش هيجاني را در مقاله اي تحت عنوان هوش هيجاي مطرح كردند. در آن مقاله آنها هوش هيجاني را از نظر علمي– هوشي آزمون پذير و قابل اندازه گيري مي دانستند. ديويد كارسو[3] از همكاران پيتر سالووي مي گويد: مهم است بدانيد هوش هيجاني ضد هوش نيست به عبارتي نشانه برتري احساس (دل) به عقل (سر) نيست بلكه هوش، ‌نقطه تلاقي احساس و عقل است.

   دانيل گلمن[4] از نتيجه تحقيقات سالووي و ماير و سايدين در پر فروش ترين كتابش به نام هوش هيجاني در سال 1995 استفاده كرد و در اين زمينه دو برنامه  شناخت خود و رشد اجتماعي براي مدرسه نيوهاون نوشت. لئونل[5] اولين بار مفهوم هوش هيجاني را به زبان آلماني در سال 1966 به كاربرد نتايج تحقيقات او در مورد خانم هايي كه به خوبي نمي توانستند از عهده نقش ها و وظايف اجتماعي خود برآيند حاكي از اين بود كه اين خانم ها در سنين كودكي جدا از مادران خود زندگي مي كردند. او براي درمان افرادي كه از سطح پايين هوش هيجاني برخوردار بودند داروي LSD را تجويز كرد (اين موضوع مربوط به دهه 1960 بود).

...

2-18- مؤلفه هاي هوش هيجاني

   دانيل گلمن مؤلفه هاي هوش هيجاني را به شرح زير بيان مي كند: 

   1- ‌خودآگاهي: شناختن هيجان هايي كه آن را احساس مي كنيم و دليلش را نيز مي دانيم. خودآگاهي، ‌آگاه بودن از حالت رواني خود و تفكرها درباره آن حالت است.

   2- خودگرداني: تعادل هيجاني را خود گرداني مي نامند. گاهي از خود گرداني به معناي كنترل احساسات، عواطف و تكانش ها ياد مي كنند. خود گرداني يك قابليت زير بنايي است كه در كنترل رفتارهاي هيجاني نقش مهمي دارد.

   3 - انگيزش: به معناي مولد، ا‌ثر بخش و خلاق بودن در زمينه كاريست. انگيزش توانايي انرژي دادن به ديگران و هدايت رفتار آنان بر خلاف داشتن روحيه ضعيف را دارد. در انگيزش از هيجان ها به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف استفاده مي كنيم.

   4 - همدلي: توانايي همدردي كردن با احساسات ديگران و شناخت ديدگاه آنها را همدلي مي نامند. همدلي توانايي شناخت و نفوذ بر حالت هيجاني ديگران يا آگاهي نسبت به احساسات، ‌نيازها و علايق ديگران است. همدلي به معناي ديگر وارد شدن به حريم احساس ديگران است.

   5 - مهارت هاي ارتباطي يا اجتماعي: توانايي شناخت و همدلي با ديگران، ‌برقراري ارتباط مؤثر،‌ گوش دادن عميق و پرسيدن سؤالات مهم،‌ تشريك مساعي،‌ مربيگري و مذاكره كردن از اجزا اين مهارت محسوب مي شود.


[1] - Payne

[2] - Mayer & Salovey   

[3] - Caruso

[4] - Golman

[5] - Lenel

دانلود مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

۸ بازديد
فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

دانلود فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 49 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 43

فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

در 43 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc


قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اجتماع درمان مدار

اجتماع درماني يا اجتماع درمان مدار[1] نوع خاصي از درمان است كه در آن تغيير براساس زندگي اجتماعي در محيط بسته و ساخت يافته صورت مي‌گيرد. در اين اجتماع مسائل روزانه زندگي يعني كار، احساس، رفتار، تفكر و فراغت از ديدگان درماني مورد توجه جدي قرار گيرد و افراد آسيب ديده اجتماعي به ويژه معتادان الگوهاي صحيح زندگي را فرا گرفته آن‌ها را تمرين مي‌كنند.

اين برنامه براي كمك و حمايت در جهت بهبودي معتاداني است كه استعداد بازگشت به مصرف مواد دارند و در درمان‌هاي قبلي پيشرفت قابل توجهي از خود نشان نداده اند(لئون[2]، 1989).

2-10-1 تعريف اجتماع درماني (اجتماع درمان مدار )

اجتماع درمان مدار يا TC يك برنامه ساختار يافته و نظارتي قوي است كه براي درمان مسائل رفتاري، هيجاني و خانوادگي مصرف‌كنندگان مواد طراحي شده است. در اجتماع بر خودياري، رشد فردي و حمايت همسالان تأكيد مي‌شود (لئون، 1989،به نقل از اسلام دوست،1389).

2-10-2 تاريخچه اجتماع درمان مدار

برنامه TC يك برنامة اقامتي بدون دارو براي بيماران وابسته به مواد است. ابداع اين برنامه يك دهه بعد از اجراي آن جهت درمان بيماران رواني بود كه در بيمارستان‌هاي رواني، توسط جونز[3] و همكارانش در انگلستان در سال 1950 راه‌اندازي شد. هرچند اين دو مدل(TC براي معتادان و TC براي بيماران رواني) به طور جدا از هم شكل گرفت ولي نام Therapeutic براي آن انتخاب گرديد.

روش TC كه ابتدا به اسم عاميانه synanon شناخته شد اولين بار به شكل كنوني در سال 1958 و تا حدي برگرفته از فلسفه حاكمه بر الكلي هاي گمنام (Anonymous A Lcholics) به كار گرفته شد و به سرعت كارايي خود را در درمان و بازتواني معتادان نشان داد.

اجتماع درمان مدار يا TC حدود سه دهه است كه به درمان بيماران مبتلا به سوء مصرف مواد مي پردازد و در واقع جانشين رويكردهاي طبي و روان پزشكي سنتي بوده است كه به عنوان شيوه هاي درمان روان شناختي بيماران وابسته به مواد تثبيت شده است (لئون و روسال[4]، 1989).

گزارش ها در مورد نتايج عمل TC نشان مي دهد كه توفيق كلي يعني عدم ارتكاب جرم، عدم مصرف مواد، در بين كساني كه دوره TC را تكميل نموده اند براي يك دوره پيگيري[5] پنج تا هفت ساله بالاتر از 75 درصد است و در بين كساني كه دوره درماني را ناقص رها مي كنند در حدود 30 درصد مي باشد، در مجموع 50 درصد كساني كه براي يكسال يا بيشتر در TC حضور داشتند براي يك دوره 3 تا 6 ساله پاك مانده اند (25 درصد براي افراد كمتر از يكسال) (لئون، 1990).

2-10-3 اهداف اجتماع درمان مدار

هدف TC ايجاد تغييرات كلي در سبك زندگي معتاد است كه شامل موارد زير مي باشد:

-    پرهيز از مواد مخدر

-    ايجاد صداقت فردي

-    كسب مهارت هاي اجتماعي مفيد

-    حذف عقايد ضد اجتماعي و رفتارهاي غيرقانوني

در TC عملاً اهداف درماني روان شناختي و اجتماعي به صورت همزمان تعقيب مي شود و به منظور دستيابي به اهداف، معتاد مجبور است كه مدتي حدود (3 ماه تا 3 سال) در اجتماعات درمان مدار زندگي كند و با برنامه هاي هدفمندي كه براي وي در نظر گرفته شده است، سطح عملكرد وي نه تنها به سطح عملكرد قبل از بيماري برسد (بازپروري[6]) بلكه انواع جديدي از رفتار كه قبل از اعتياد نيز در وي وجود نداشته است ايجاد گردد.

پرورش[7]، البته اين يك يادگيري ساده رفتار نيست و درواقع در واقع درمان يك فرايند پيچيده يادگيري است كه در نهايت به كسب مهارت‌هاي زندگي[8] معرفي مي‌گردد.

2-10-4 ديدگاه‌هاي TC

TC سوءمصرف مواد را بيماري يا اختلال مي داند كه تمامي و يا بخشي از زمينه‌هاي عملكرد فردي (شناختي، رفتاري، هيجاني ، طبي، اجتماعي و معنوي )را در بر مي‌گيرد.

به اين جهت وابستگي فيزيولوژيك نسبت به كل شرايط مؤثر بر شخص، ثانوي تلقي مي‌گردد. در TC مشكل يا مسئله اصلي خود شخص است نه مواد، اعتياد يك علامت است نه ريشه اصلي اختلال و سم‌زدايي شيميايي شرط وارد شدن به اجتماع درمان مدار است نه هدف آن. هدف بازتواني ايجاد شرايط زندگي بدون مواد است. همچنين در TC افراد جدا از الگوهاي مصرف مواد، از ابعاد عملكرد رواني و نقايص اجتماعي، تمايز داده مي‌شوند.



[1] Therapeutic Community

[2] Leon

[3] Jons

[4] Leon & Rosthal

[5] Follow-up

[6] rehabilitaion

[7] Habitlitation

[8] Life skill

 ...

 

2-10-13 رويكرد TC

اجتماع به عنوان يك شيوه (وسيله) تغيير جوهره اصلي و اساسي TC است، آنچه كه TC را از ساير رويكرد هاي درماني (و نيز اجتماعات ديگر) متمايز مي كند، كاربرد هدفمندانه اجتماع به عنوان شيوه اي اصلي براي تسهيل تغييرات روان شناختي و اجتماعي، در افراد است.

استفاده از اجتماع به عنوان يك وسيله درماني، به اين معناست كه انسان ها و اعمال و تمرينات مختلف شان تحت ديدگاه و هدفي مشترك قرار مي گيرند و به افراد مي آموزند تا با استفاده از اجتماع، درباره اجتماع و تغيير خودشان تجربياتي را فرا بگيرند. بنابراين همه فعاليت هاي TC به گونه اي طراحي شده است كه در افراد شركت كننده، تغييرات آموزشي و درماني ايجاد كنند و همه افراد مشاركت كننده، واسطه هاي اين تغييرات آموزشي و درماني هستند. شاخص هاي اختصاصي زير، مشخصه مفهوم «اجتماع در حكم يك شيوه و مدل» هستند.

- استفاده از نقش هاي مشاركتي : افراد تحت درمان، مستقيماً در تمامي فعاليتهاي روزانه زندگي TC، شركت مي كنند و بدين ترتيب فرصت هاي آموختن براي آنان مهيا مي شود. اين فرصت ها به شكل مشاركت در نقش هاي متفاوت اجتماعي است. بنابراين در اينجا، افراد، مشاركت كنندگان فعالي هستند كه در فرآيند تغيير خود و ديگران درگير مي شوند.

- استفاده از بازخورد عضويت[1]: منبع اوليه آموزشي و حمايت از تغيير فردي، عضويت در TC است. فراهم سازي مشاهدات و واكنش هاي صحيح در برخورد با فرد، مسئوليت مشترك كليه مشاركت كنندگان است.

- استفاده از عضويت به عنوان سرمشق[2]: هر فرد شركت كننده مي كوشد كه به عنوان سرمشقي در فرآيند تغيير عمل كند. همزمان آن ها به طور مسئولانه اي به ديگران در مورد آن چه بايد تغيير دهند، بازخورد مي دهند.

- استفاده از قالب هاي جمعي براي هدايت تغيير: هر فردي به طور اوليه همراه به همتايش در فرآيند تغيير مشاركت مي كند. آموزش، تحصيل و فعاليتهاي درماني در درون گروه ها، جلسات، سمينارها، عملكردهاي شغلي و تفريحات هم زمان با هم رخ مي دهد. از اين رو، تجارب يادگيري و درماني كه براي بهبودي و رشد شخصي ضروري هستند، درون متني اجتماعي و از رهگذر مراوده و آميزش اجتماعي ، آشكار مي شوند.

- استفاده از ارزش ها و هنجارهاي مشترك: قوانين، نظم ها و هنجارهاي اجتماعي، سلامت فيزيكي و روان اجتماعي را تضمين مي كند. با اين حال، باورها و ارزش هايي وجود دارند كه به عنوان رهنمودها به زبان بومي و فرهنگي هر TC ، بيان مي شوند و به طور متقابلي توسط اعضاء تقويت مي شوند.


[1] Membership feedback

[2] Membership as Role Model

دانلود فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره اجتماع درمان مدار

دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

۷ بازديد
دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

دانلود دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه مباني نظري پژوهش پيشينه پژوهش فصل دوم پايان نامه
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 41 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 31

 دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

در 31 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اختلال بيش فعالي و نقص توجه

 

2-1. اختلال بيش فعالي و نقص توجه

اختلال كاستي توجه و بيش فعالي نوعي اختلال مزمن و شديد در رشد رواني است كه ريشه در رفتارهاي بي توجهي، بي قرارانه و براساس انگيزش آني دارد. شروع آن در اوايل كودكي، يعني پيش از 7 سالگي است و تقريباً هميشه قبل از 5 سالگي و اغلب پيش از دو سالگي مشخص مي شود. معمولاً تا دوران نوجواني و بلوغ ادامه يافته و شخص را در معرض پاره اي از نابهنجاري هاي رشدي-شخصيتي قرار مي دهد. پيامدهاي مضر آن شامل نقص قانون و ساير رفتارهاي آزاراشي اجتماعي و عدم موفقيت در مدرسه مي شود. مطالعات طولي نشان مي دهد كه رفتارهاي بي قرارانه و بي توجهي، خطري قابل گسترش است. اين رفتار فقط نشانه اي از يك مجموعه مشكلات بنيادي نيست. به همين دليل، درمان رفتارهاي به شدت بيش فعالانه هدف اصلي در خدمات سلامت رواني كودك است(بشيري، 1386).

اختلال كاستي توجه و بيش فعالي (انجمن روان‌پزشكي آمريكا، 1995)شامل سه طبقه مهم: بي‌توجهي،بيش‌فعالي و تكانشگري است.بي‌توجهي با توجه انتخابي محدود(توجه بـه مـحرك نامربوط يا پرت‌كننده‌ حواس‌ و چشم‌پوشي از محرك مربوط) و فقدان توجه مداوم(توانايي حفظ توجه در طول زمان)مشخص شده است(داگلاس، ‌1972). كودكان داراي اين اختلال به آساني حواس‌پرت گرديده و از تكاليفي كه نيازمند‌ توجه‌ نمودن براي زمـاني طـولاني است،اجتناب مي‌كنند. بيش‌فعالي با فعاليت بالاي حركتي نشان داده مي‌شود. به نظر مي‌رسد كودكان مبتلا به ADHD در متوقف ساختن فعاليت‌هاي خود در موقعيت‌هاي موردنياز ناتوانند. آنها به‌ حد‌ افراط‌ تكان خورده، نمي‌توانند آرام بازي‌ كـنند‌ و دسـت‌ها يا پاهاي‌شان اغلب بي‌قرار و ناآرام است. تكانشگري با فقدان كنترل در موقعيت‌هايي كه مستلزم توجه كنترل‌شده يا يك تكليف سازمان‌يافته‌ است،مشخص‌ مي‌شود.‌ كودكان مبتلا به ADHDتمايل دارند به اولين‌ فـكري‌ كـه وارد ذهـن‌شان مي‌شود پاسخ دهند، آنها پيـامدهاي رفـتارشان را بـه حد كافي در نظر نمي‌گيرند و براي به‌ تعويق‌ انداختن‌ ارضاي نيازهاي خود با مشكل روبه‌رو مي‌شوند. اين سه ويژگي مهم‌ ADHDلازم نيست بـه‌طور هـمزمان يـا به ميزان يكساني نشان داده شود(توكلي زاده، 1387). در جدول 2-1 ملاك هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه و بيش فعالي براساس معيار هاي DSM-5 آورده شده است:

جدول 2-1. ملاك هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه و بيش فعالي (انجمن روان پزشكي آمريكا، 2013؛ ترجمه سيد محمدي، 1393)

...

2-1-1.      ويژگي هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه/بيش فعالي براساس DSM-5

ويژگي اصلي اختلال كاستي توجه/بيش فعالي(ADHD) الگوي مداوم بي توجهي و /يا بيش فعالي-تكانشگري است كه در عملكرد يا رشد اختلال ايجاد مي كند. بي توجهي در ADHD از لحاظ رفتاري به صورت پرت شدن از تكليف، نداشتن پشتكار، مشكل متمركز ماندن، و نامنظم بودن آشكار مي شود و ناشي از لجبازي يا فقدان درك نيست. بيش فعالي به فعاليت حركتي بيش از حد (نظير اينكه كودك به اطراف مي دود) در زماني كه نامناسب است، يا ول خوردن مفرط، تلنگر زدن، يا پرحرفي اشاره دارد. در بزرگسالان، بيش فعالي مي تواند به صورت بيقراري شديد يا منحرف كردن ديگران از فعاليت شان آشكار شود. تكانشگري به اعمال عجولانه اي اشاره دارد كه به صورت لحظه اي بدون دور انديشي روي مي دهند و به احتمال زياد به فرد لطمه مي زنند (مثل جست زدن در خيايان بدون نگاه كردن). تكانشگري مي تواند ميل به پاداش هاي فوري يا ناتواني در به تعويق انداختن خشنودي يا لذت را منعكس كند. رفتارهاي تكانشي مي توانند به صورت مزاحمت اجتماعي (مثل ايجاد مزاحمت بيش از حد براي ديگران) و يا /گرفتن تصميمات مهم بدون در نظر گرفتن پيامدهاي بلند مدت، آشكار شود (مثل گرفتن يك كار بدون اطلاعات كافي) توجه. اختلال بيش فعالي/نقص توجه در كودكي شروع مي شود. شرايط لازم براي اينكه چند نشانه قبل از 12 سالگي وجود داشته باشند از اهميت جلوه باليني قابل ملاحظه در طول كودكي خبر مي دهد.

دانلود دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

۸ بازديد
فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

دانلود فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس مباني نظري پژوهش پيشينه پژوهش فصل دوم پايان نامه
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 38 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 36

پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع راهبرد هاي مقابله با استرس

 

2-1 راهبردهاي مقابله با استرس 

در اين بخش از فصل دوم به بررسي مفهوم استرس و جنبه هاي زيستي شناختي استرس و راهبردهاي مقابله با آن مي پردازيم.

2-1-1 استرس

استرس شرايطي است كه در نتيجه تعامل ميان فرد و محيط به وجود مي آيد و موجب ايجاد ناهماهنگي – چه واقعي و چه غير واقعي- ميان ملزومات يك موقعيت و منابع زيستي، رواني و اجتماعي فرد مي شود. در اينجا هر چهار جز را به طور مختصر توضيح مي دهيم(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):

  1. استرس از توان زيستي، رواني و اجتماعي فرد، براي سازگاري با وقايع يا شرايط مشكل، مي كاهد. اين توان ها محدودند.

2.  عبارت «ملزومات يك موقعيت» به مقدار منابعي كه براي تطابق با يك موقعيت استرس آور، مورد نياز است، گفته مي شود.

  1. زماني كه ميان ملزومات يك موقعيت و منابع فرد توازن برقرار نباشد، تضادي به وجود مي آيد.
  2. ما ملزومات، منابع و تضادها را در تعامل با محيط ارزيابي مي كنيم. عوامل بسيار بر اين تعامل اثر مي گذارد مانند تجربيات گذشته و جنبه هاي گوناگون موقعيت.

2-3-1           جنبه هاي زيستي، رواني و اجتماعي استرس

2-3-2-1 مولفه هاي زيست شناختي استرس

الف) پاسخ سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز / آدرنال

وقتي مردم با چالشي رو برو مي شوند، معمولا تلاش زيادي براي كنار آمدن با آن به خرج مي دهند. همچنين وقتي مردم كنترل از دستشان خارج مي شود، معمولا كوشش مي كنند تا دوباره كنترل را به دست گيرند. تحت اين شرايط، بدن يك پاسخ سمپاتيك /آدرنال مي دهد. دستگاه سمپاتيك به فرد اجازه مي دهد با فعال ساختن بدن خود به درخواست هاي آني محيطي پاسخ گويد: ضربان قلب بالا مي رود، فشار خون افزايش مي يابد و فرد هشيار تر مي شود و خلاصه، فرد انگيخته مي شود (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد، محمودي، امامي پور،1384).

دستگاه سمپاتيك / آدرنال مسئول انگيختگي است و دستگاه هيپوفيز / آدرنال بيشتر مربوط به واكنش جنگ و گريز مي شود. در شرايط استرس پاسخ هاي سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز آدرنال همزمان رخ مي دهند. با وجود اين اين دو دستگاه در برخي از شرايط جداگانه عمل مي كنند. معمولا وقتي مي كوشيم با انجام دادن برخي از انواع رفتارهاي انطباقي بر استرس كنترل پيدا كنيم. وقتي سطح كنترل خود را به دست مي آوريم، سطح كورتيزل افت مي كند، در حالي كه سطح اپي نفرين بالا مي رود. كور تيزول شاخص عمل دستگاه هيپوفيز/آدرنال و اپي نفرين به عنوان شاخص فعاليت دستگاه سمپاتيك/آدرنال مي دانند (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد و همكاران،1384).

أ‌) نشانگان عمومي انطباق[1] 

مطالعه علمي استرس با پژوهش‌هاي سليه[2] آغاز شد كه اولين مقاله او در اين‌ زمينه‌ به‌ سال(1936) منتشر گرديد. وي تغييرات فيزيولوژيائي و روان‌شناختي ناشي‌ از‌ تنيدگي را مورد توجه قرار داد. سليه در اين تئوري تـشريح كـرد كه چگونه تعادل حياتي از هم مي‌پاشد. وي واكنش در برابر استرس را در يك فرايند سه مرحله اي موسوم به نشانگان عمومي انطباق(GAS) خلاصه كرد(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):

 


[1] General Adaptation Syndrome

[2] Selye, H

دانلود فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

۱۰ بازديد
مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني مباني نظري پژوهش پيشينه پژوهش فصل دوم پايان نامه
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 40 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 40

مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

در 40 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع نارسايي هيجاني

 

2-1.   نارسايي هيجاني 

2-3-1.  مفهوم عواطف و هيجانات

عواطف از بزرگترين نعمت هاي الهي اند كه در انسان به وديت نهاده شده، زندگي بدون آن ها، بي روح، تيره و ماشيني مي نمايد. و سلامت رواني و عقلاني انسان ها تا حد زيدي به سلامت عاطفي و هيجاني وابسته است. وضعيت عاطفي مي تواند قضاوت هاي فرد در مورد رفتارهاي خود و ديگران و نيز نحوه برخوردهاي اجتماعي وي را تحت تاثير قرار دهد. جلوه هاي هيجاني نقش هاي متفاوتي ايفا مي كنند؛ از جمله اينكه به عنوان وسيله اي براي برقراري ارتباط با ديگران به كار مي روند و فرد مي تواند از طريق آن ها اطلاعاتي را در مورد احساسات، نيازها و اميال خود به ديگران منتقل نمايد. از سوي ديگر نيز ما يا مي گيريم پيام هاي هيجاني ديگران را بخوانيم، بازشناسي كنيم و طبق آن ها رفتاري مناسب انجام دهيم (قديري، 1384).

طي ساليان به خاطر پيچيدگي زياد هيجان، تعاريف مختلفي از آن ارائه شده است. پل كلينجا و آن كلينجا (1981) تعريفي را ارده كرده اند كه عناصر اصلي تعاريف قبلي را شامل مي شود. بر طبق اين تعريف هيجان حاصل تعامل بين عوامل ذهني، محيطي و فرايندهاي عصبي و هورموني است. آنها در تاييد اين تعريف، نكات زير را مطرح مي كنند (فرانكن،1939؛ ترجمه اسفند آباد، محمودي و امامي پور،1384):

  1. هيجان ناشي از تجاربي عاطفي مثل لذت و ناراحتي است.
  2. هيجان ها باعث مي شوند تا فرد تبيين هاي شناختي خلق كند.
  3. هيجان ها باعث انواع سازگاري هاي دروني مثل بالارفتن ضربان قلب مي شود.
  4. هيجان رفتارهايي را فرا مي خواند كه اغلب و نه هميشه، بياني (خنديدن و گريستن)، هدفمند(كمك كردن يا اجتناب كردن)  انطباقي ( حذف چيزي كه تهديدي بالقوه براي بقا محسوب مي شود ) هستند.

براساس اين تعريف، هيجان ناشي از فرايند هاي زيست شناختي، آموخته شده و شناختي است. ديگر عملكرد مهم هيجان عبارت از رفتار پاداش دهنده و تنبيه كننده است. وقتي فرد هيجان بسيار مثبتي را تجربه مي كند، به احتمال زياد به رفتارهايي مي پردازد كه موجب توليد مجدد آن هيجان شود. به همين صورت، وقتي فرد هيجان بسيار منفي را تجربه مي كند، از رفتارهايي كه باعث بروز مجدد ان هيجان مي شود اجتناب مي كند. به بيان ديگر، هيجان در حكم تقويت هاي رفتاري است (فرانكن،2002؛ ترجمه اسفند آباد و همكاران،1384).

2-3-2.      كنترل عواطف

يكي از مهم ترين مواردي كه در زندگي وجود دارد كنترل عواطف است كه شامل استعداد باز گرداندن آرامش به خود و از اضطراب هاي معمولي، افسردگي، نا اميدي و زودرنجي خود را رها كردن و توانايي پذيرش مسئوليت در قبال هيجان هاي شخصي و شادكامي است و يعني اينكه فرد بتواند انگيزه اش را حفظ كند و در مقابل نا ملايمات استقامت كند، در شرايط بحراني و وجود تكانش خودش را كنترل كند و خونسرديش را حفظ كند، كاميابي را به تاخير بياندازد، كارها را بدون دلسردشدن به انجام برساند، حالات روحي خود را تنظيم كند و نگذارد پريشاني خاطر قدرت تفكرش را خدشه دار كند بالاخره استعداد حفظ جنبه هاي هيجاني است (شريفي در آمدي و آقايار، 1387).

شواهد بسياري نشان مي دهد افرادي كه در زمينه احساسات و عواطف خود قوي و چيره دست هستند، يعني احساسات خود را به خوبي كنترل مي كنند و احساسات ديگران را درك كرده اند و با آن ها به خوبي كنار مي آيند در هر زمينه زندگي، خواه روابط خصوصي و خانوادگي و خواه در مراودت هاي سياسي و اجتماعي از مزيت خوبي برخوردارند. بنابراين ايجاد و بازشناسي هيجان ها شيوه هاي مهمي براي تنظيم مبادلات اجتماعي و تعادل جسماني و رواني ما هستند(قديري، 1384).

اداره هيجان ها ممكن نيست، مگر اينكه با هيجان هاي بنيادين مثل خشم، ترس، اضطراب، شادماني، تعجب، اندوه، انزجار و عشق آگاه باشيم و همچنين از دانش كافي درباره سطوح هيجان، مراحل، تظاهرات جسماني، عاطفي، شناختي و رفتاري آن ها، هيجان هاي مثبت و منفي و شدت و ضعف آن ها برخوردار باشيم. شناخت هيجان ها به ما قدرت تحليل و كنترل مي دهد و هر قدر اين شناخت (قدرت) بيشتر باشد به سوي مديريت و كنترل عواطف و بهبود روابط بين فردي جلوتر رفته ايم و در مجموع، گام بزرگي در موفقيت زندگي خود در ابعاد گوناگون برداشته ايم(قديري، 1384).

دانلود مباني نظري فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره نارسايي هيجاني

پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان

۸ بازديد
پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان

پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان

دانلود پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان

پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان پايان نامه صورخيال چهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان قصايد ديوان مسعودسعدسلمان
دسته بندي زبان و ادبيات فارسي
فرمت فايل doc
حجم فايل 298 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 287

پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان

قسمتي از متن:

اوضاع اجتماعي فرهنگي زمان مسعودسعدسليمان

بيش ازورود درشرح حال واحوال مسعود سعدسلمان اين شاعر خاص درآنجا كه دوره حيات اومقارن باروزگارغزنويان بوده است لازم است به اختصار، ازتحول اين سلسه يادي بكنيم بنابرين ازدوره غزنوي ان قسمت كه پيش از روزگاراين شاعر است برسبيل مقدمه ذكرمي گردد.

 

دولت غزنوي:

دولت غزنوي با ظهور التبكين غلام نوح سامان درسال351شروع شد ودرايام سلطنت سلطان مسعود به اوج وتعالي خود رسيد ووارث دولتهاي گذشته چون آل بويه وآل زياروسامانيان وملوك ديگرشد.

 

قدرت وضعف:

دولت غزنوي ريشه ملي ونژادي نداشت وتكيه او به قوه سپاهي بودكه ازنژادهاي مختلف واقوام گوناگون فراهم مي آمد- مثل عشايرغوري وافغاني وهنديان پنجاب وسايرطوايف ايراني بود-وتا زماني كه سلطاني ، لشكركش داشتند ، سپاهيان عظيم براوگرد مي آمد وچون زمان اوبه پادشاهي بي كفايت مي رسيد ، قدرتشان روبه زوال مي نهاد زيرا كه از نژادخوب پشتيباني نداشتند وتكيه آنها بربيگانگان نژادي بود.

جانشينان محمود. پس از وفات سلطان محمود منازعات دو پسرش محمدومسعود وقتل جماعتي از سران دولت غزنوي را ضعيف كرد سلطان مسعود در سال 421 به تخت پادشاهي نشست پادشاهي بزرگوار و دلير بود اما تند خويي و شرابخوارگي عقل او را ضعيف وزبون كرد و توسط غلامانش كشته شد كوتاهي دوره سلطنت پادشاهي چون محمد- مجدود- مسعودثاني- عبدالرشيد- طفرل و...كه درمدت بيست آمدند و رفتند براي ضعف دولت غزنوي دليل كافي بود.

سلطان ابراهيم واولادش:سلطنت ابراهيم  بن مسعود بن محمود دوره جديدي ازتاريخ سلسله غزنوي محسوب مي شود از نتايج تاريخي تسلط اين دولت بازكردن راه هندوستان بر روي دول اسلامي بود. ودين اسلام وزبان فارسي و فرهنگ ايراني را رايج كرد.

 

زندگاني مسعود سعد

خاندان او:

اصل مسعود سعد از همدان است:

گر دل به طمع بستم شعرست بي عضاعت                                          وراحمقي كردم اصل ازهمدانست1

نياكانش درزماني كه آوازه شوكت دولت غزنوي برخاست به غزنين آمده ودر سلك عمال آن دولت  محسوب شدند.مسعود دراين  باره مي گويد:

((بنده زاده ي اين دولتم به هفت تباره))2

كه مراد اوفقط بيان قدمت خدمت خانواده اوبه خاندان غرنوي بود پدرش سعد مدت شصت سال جزعمال دولتي بوده است.

شصت سال تمام خدمت كرد                                                                             پدر بنده سعدبن سلمان

گه به اطواف بودي از عمال                                                                      گه به درگاه بودي از اعيان3

سعد سلمان علاوه برقدرت در استيفا در شاعري نيزتوانمند بود: كه مسعود ددرباب فضل وكمال پدراين گونه مي گويد:

 

سعد سلمان راهيان داد است                                                                     از براعت كه سعد را سلمان[1]4

ودر جاي ديگر فضل همه نياكان خودرا ستوده است.

اگر رئيس نيم يا عميد زاده نيم                                                    ستوده نسبت واصلم زدوده فضلاست5

از اين ابيات بي مي بريم كه خانواده مسعود كانون دانش وذوق وشعر بوده است

مولد مسعود: مسعود در شهر لاهورتولد يافته است كه مسعود درجايي فظاب به شهر لاهورمي گويد: ((تا اين غريز فرزند ازتو جداشده است))5  

ولادت مسعود: سال تولد اودر هيچ جا ذكرنشده است سال تولد اورابين سنوات 438 تا 440 مردد شمرده اند ، در آن زمان ، لاهور شهر بزرگ ايالت پنجاب هندوستان ، ناحيه اي سرسبز و فراخ نعمت و مركز سياست و علم بود و نيز قرارگاه فرمانروايان و عاملان دولت غزنوي به شمار مي رفت .

مسعود ، در همين شهر ، در حدود 440 هجري و در زمان شاهي مودودبن مسعود ، از مادر زاده شد . شاعر در تمام عمر به اين زادگاه عشق ورزيد .، و خدو را فرزند آنجا خوانده است ، سالها بعد ، مسعود در گوشه ي زندان ، با لحني پر از اشتياق و درد ، از اين وطن ياد و با او درد ودل مي كند .

اي لاهور وليك بي من چگونه اي                                                 بي آفتاب روشن ، روشن چگونه اي


زندگاني مسعود سعد :

زمان حيات مسعود سعد ، مصادف با عهد سلطنت شش تن از پادشاهان غزنوي بوده است در زمان عهد پادشاهي فرخ زاد ، طفلي بيش نبوده است ، و شاعر ما در آغاز سلطنت سلطان ابراهيم دوازده سال بيشتر نداشت و چهل و دو سال از زندگي خود را كه بهترين ايام عمر و اوج شاعريش بود در زمان همين پادشاه گذرانيد .

مدت سلطنت ملك ابراهيم ، چهل و دو سال طول كشيد ، زمان طولاني سلطنت اين پادشاه  ، موجب قوام كارها شد ، و با درايت و حسن كفايتي كه داشت شالوده سلطنت متزلزل غزنوي را از نو استوار كرد . آبرويي براي آن دولت تحصيل نمود . در سال 463 ه.ق ، كه مسعود به سي سالگي رسيده بود سيف الدوله محمود ، پسر بزرگ سلطان ابراهيم ، از جانب پدر به فرمانروايي هند برگزيده شد ، اين شاهزاده نيز ، به رسم پدران خود به جنگ با هندوان كافر پرداخت ، شهرها گرفت و قلعه ها گشاد .

خليفه لقب منيع امير المومنين را به او داده بود .

مسعود سعد ، كه بيش از آن هم به دستگاه اين شاهزاده اختصاص داشت به مدح او پرداخت بسياري از قصايد دوره ي جواني شاعر ما ، در ستايش اين شاهزاده و شرح جنگها و پيروزي هاي او سروده شده است و اين شعرها ، از چاشني  درد و شكايت خالي است و بيشتر ستايش محض است .

و در همه آنها ، سخن از شجاعت و بخشندگي ممدوح و دشمن شكنيهاي اوست .

در اين ايام ، كه شايد ده تا دوازده سال طول كشيده باشد ، شاعر روزگار خوشي دارد ، املاك پدرش را سرپرستي مي كند و خود دارايي سرشاري اندوخته است ، همه به دور او جمع اند ، در كنار پدر پير و فرزندانش آرامشي دارد ، حتي در جنگها همراه با امرا و سپهسالاران شركت كرده ، اظهار دليري و مرد افكني مي كند :

كند شد مرگ را زمن دندان                                                                            تيز شد رزم را زمن بازار

و در جاي ديگر مي گويد :

به يكي حمله من افتادي                                                                        خيل دشمن زشش هزار به دست

همين روح سلحشوري و رزمجويي شاعر و حضورش در ميدانهاي جنگ ، به او امكان داده بود كه از صحنه هاي جنگ ، تصويري بس زنده و گويا بسازد و نبرد رزم آوران را با مهارتي هر چه تمامتر ، وصف كند .

در شهر لاهور ، براي خود قصر شكوهمندي ساخته بود به ديگر شاعران و مردم مال مي بخشد وصله مي دهد ، بزرگان و صاحب منصبان را با قصايد آبدارش مي ستايد؛

در همين زمان ، حسودان و بد انديشان بر او حسد بردند و تهمت زدند ، و بخت او فرو خفت ، دشمنان حقير كه برخي او را ابوالفرج روني و برخي رقيب او را شدي را نام مي برند – كار او را ساختند و نخست در لاهور ، به تصرف املاك پدري او همت گماشتند ، سيف الدوله محمود ، شاعر ما را مورد بي مهري قرار داد و بر او خشم گرفت و علت خصومت مسعود و راشدي ، رقابت در مداحي بود . خلاصه كيد حادثان سبب شد كه تقصير جزيي مسعود ، در نظر سلطان ، بزرگ جلوه كند ، شاعر ما براي شكايت به دربار غزنين شتافت اما بدخواهان ، او را چنان در نزد پادشاه غزنوي متهم كرده بودن كه سلطان ابراهيم نه تنها روي خوش به او نشان نداد بلكه فرمان به زنداني كردن وي داد . زنداني كه مدت ده سال از بهترين ايام عمر مسعود را در پشت ديوارهاي سنگي و سر به فلك كشيده ي خود ، تباه كرد . اين ده سال در زندانهاي دهك و سو و ناي سپري شد .



[1] - قصيده ص مسعود سعد تصحيح رشيد ياسمي                 3-  قصيده ص 426  همان                       5- قصيده ص 493    همان

2- قصيده ص 375 همان                                             4- قصيده ص 56     همان     

دانلود پايان نامه صورخيال درچهل قصيده از قصايد ديوان مسعودسعدسلمان